جدول عملیات های دفاع مقدس
برخی از عملیات رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس
شماره | نام عملیات | رمز | منطقه | تاریخ |
1- | بدر | یا فاطمة الزهرا | شرق دجله | 19/12/63 |
2- | بیت المقدس 1 | یا على بن ابی طالب | غرب کارون | 10/2/61 |
3- | بیت المقدس 2 | یا زهرا | شمال سلیمانیه | 25/10/66 |
4- | بیت المقدس 3 | یا موسى بن جعفر | سلیمانیه | 24/12/66 |
5- | بیت المقدس 4 | یا ابا عبدالله | دربندیخان | 6/1/67 |
6- | بیت المقدس 5 | یا ابا عبدالله الحسین | پنجوین | 22/1/67 |
7- | بیت المقدس 6 | یا امیرالمۆ منین | سلیمانیه | 27/2/67 |
8- | بیت المقدس 7 | یا ابا عبدالله الحسین | شلمچه | 23/3/67 |
9- | تحریر القدس | لبیک یا خمینی | دربندیخان عراق | 21/11/62 |
10- | ثار الله | - | قصر شیرین | 15/5/61 |
11- | ثامن الائمه | نصر من الله و فتح قریب | شمال آبادان | 5/7/61 |
12- | حسین بن على | یا جواد الائمه | میمک | 26/6/61 |
13- | خیبر | یارسول الله | هور الهویزه و جزایر مجنون | 3/12/62 |
14- | رمضان | یاصاحب الزمان ادرکنى | شرق بصره | 23/4/61 |
15- | طریق القدس | یا حسین | غرب سوسنگرد و بستان | 8/9/60 |
16- | ظفر 7 | یا محمد رسول الله | شرق سلیمانیه | 23/12/66 |
17- | عاشورا | یا سید الشهداء | شمال فکه | 25/5/64 |
18- | فتح 7 | یا فاطمة الزهراء | حلبچه | 7/4/66 |
19- | فتح 10 | یا ابا عبدالله الحسین | شمال اربیل عراق | 13/6/66 |
20- | فتح المبین | یا زهرا | غرب دزفول وشوش | 1/1/61 |
21- | قدس 1 | یا محمد رسول الله | شرق دجله | 24/3/64 |
22- | قدس 2 | یا محمد رسول الله | هور الهویزه | 4/4/64 |
23- | قدس 3 | یا امام جعفر صادق | جنوب دهلران | 19/4/64 |
24- | قدس 4 | محمد رسول الله | هور الهویزه | 1/5/64 |
25- | قدس5 | یا على بن ابیطالب | غرب الهویزه | 16/5/64 |
26- | کربلاى1 | یاابالفضل العباس ادرکنى | مهران | 10/4/65 |
27- | کربلاى2 | یا ابا عبدالله الحسین | حاج عمران | 10/6/65 |
28- | کربلاى3 | حسبنا الله ونعم الوکیل | اسکله نفتى الامیه والبکر | 11/6/65 |
29- | کربلاى 4 | محمد رسول الله | غرب اروند رود | 3/10/65 |
30- | کربلاى5 | یا زهرا | شلمچه و شرق بصره | 19/10/65 |
31- | کربلاى 6 | یا فاطمة الزهراء | شمال سومار | 23/10/65 |
32- | کربلاى 7 | یا مولای متقیان | حاج عمران | 12/12/65 |
33- | کربلاى 8 | یا صاحب الزمان | شرق بصره | 18/1/66 |
34- | کربلاى9 | یا مهدى ادرکنى | قصر شیرین | 20/1/66 |
35- | کربلاى 10 | یا صاحب الزمان ادرکنى | ماووت عراق | 30/1/66 |
36- | محرم | یازینب | شرهانى و زبیدات | 10/8/61 |
37- | محمد رسول الله | لا اله الا الله محمد رسول الله | غرب نوسود | 12/10/61 |
38- | مسلم بن عقیل | یا ابالفضل العباس | غرب سومار | 9/7/61 |
39- | مطلع الفجر | یا مهدى ادرکنى | گیلانغرب ، سرپل ذهاب | 10/9/60 |
40- | مولاى متقیان | یا على ادرکنى | چزابه | 1/12/60 |
41- | نصر 1 | یاصاحب الزمان | غرب بانه درعراق | 25/1/66 |
42- | نصر 2 | یاحسین مظلوم | میمک | 13/3/66 |
43- | نصر3 | - | جنوب دهلران | 27/3/66 |
44- | نصر 4 | - | سلیمانیه | 31/3/66 |
45- | نصر5 | یا زهرا | جنوب غربى سردشت | 3/4/66 |
46- | نصر6 | یاابا عبدالله | میمک | 10/5/66 |
47- | نصر7 | یا فاطمة الزهراء | غرب سردشت | 14/5/66 |
48- | نصر8 | یا محمد بن عبدالله | ماووت عراق | 29/8/66 |
49- | نصر 9 | یا مولاى متقیان | حاج عمران | 1/9/66 |
50- | و الفجر مقدماتى | یا الله یا الله یا الله | فکه چزابه | 18/11/61 |
51- | و الفجر1 | یا الله یا الله یا الله | شمال غرب فکه | 20/1/62 |
52- | و الفجر 2 | یا الله یا الله یا الله | حاج عمران | 29/4/62 |
53- | و الفجر3 | یا الله یا الله یا الله | مهران | 7/5/62 |
54- | و الفجر4 | یا الله یا الله یا الله | پنجوین | 27/7/62 |
55- | و الفجر5 | یا زهرا | چنگوله | 27/11/62 |
56- | و الفجر6 | یا زهرا | چزابه و چیلات | 2/12/62 |
57- | و الفجر 7 | یا زهرا | چزابه و چیلات | اسفند 62 |
58- | و الفجر8 | یا زهرا | فاو | 20/11/64 |
59- | و الفجر9 | یا الله یا الله یا الله | شرق چوارته عراق | 5/12/64 |
60- | و الفجر10 | یا الله یا الله یا الله | حلبچه | 25/12/66 |
1 - آغاز جنگ و تجاوز عراق به میهن اسلامى ایران 31 شهریور 1359
2 - سرنگونى هواپیماى مسافربرى ایران توسط آمریکا 12/4/1367
3 - پذیرش قطعنامه سازمان ملل توسط ایران 5/5/1367
4 - عملیات مرصاد در غرب کشور و سرکوبى منافقین 27/4/1367
5 - پایان یافتن جنگ 29/5/67
۵ وظیفه اصلی که منتظران امام زمان(عجل الله تعالی) باید انجام دهند
دو کلیدواژه اصلی مهدویت یعنی
«انتظار فرج» و وظایف منتظران
«فرج»؛ یعنی نصرت، پیروزی و گشایش. مقصود از فرج، نصرت و پیروزی حکومت عدل علوی بر حکومتهای کفر و شرک است. بنابراین، انتظار فرج، یعنی انتظار تحقق یافتن این آرمان بزرگ و جهانی. و منتظر حقیقی، کسی است که به حقیقت، خواهان تشکیل چنین حکومتی باشد.
این خواسته، آنگاه جدی و راست است که شخص منتظر، عامل به عدل و گریزان از ستم و تباهی باشد و گرنه انتظار فرج، در حد یک ادعا و شعار بی محتوا باقی خواهد بود. از این رو، در روایات آمده است که انتظار فرج، خود، فرج است؛ زیرا کسی که حقیقتاً منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تأسیس حکومت عدل گستر او است، زندگی خود را بر پایه عدل و داد استوار میسازد. او، انسانی است که حضور و غیبت امام، در نحوه رفتار و سیر و سلوکش تفاوتی ایجاد نمیکند و پیش از تشکیل حکومت عدل او، چنین حکومتی را در زندگی خود پایدار ساخته است.
«انتظار فرج» یعنی:
ـ معرفت امام معصوم و عادل و پیشوای فضیلت؛
ـ ایمان به امامت رهبری الهی و عدالتپیشه؛
ـ عشق به عدالت و ارزشهای انسانی؛
ـ امید به آیندهای روشن و نویدبخش؛
ـ تلاش برای برقراری حکومتی عدل پیشه و عدل گستر؛
ـ رعایت موازین و قوانین دینی و اخلاقی؛
ـ داشتن روحیه تعهد و مسؤولیت پذیری.
این انتظار فرج است که بهترین اعمال و بهترین عبادت است و چنین منتظری، مقامی عالی دارد و هرگاه در زمان غیبت از دنیا برود، به منزله کسی است که پس از ظهور حضرت حجت (عجل الله تعالی) زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد میکند.
کوتاه سخن اینکه حقیقت انتظار، آن است که انسان منتظر و چشم به راه، خود و محیطش را برای آمدن منتظر و منجی موعود آماده کند.
این آمادگی، بسته به فرد مورد انتظار، معنا و ارزش مییابد. برای مثال، کسی که منتظر زائر بیتالله است و مسافر او از سفر مکه میآید، طبعاً معنای انتظار برای او این است که خانه را مرتب کند و وسایل پذیرایی را فراهم سازد و…. منتظر امام زمان (عجل الله تعالی) نیز به کسی گفته میشود که خود را برای آمدن چنین بزرگمردی آماده کند.
انتظار، سبب استقامت و پایداری مسلمانان برابر فشارها و سختیها میشود و از یأس و ناامیدی آنان، جلوگیری میکند.
طبیعی است که باید خود را در گروه بندگان صالح قرار دهد، دین را در زندگی خود جاری سازد و دیگران و محیط را برای آمدنش مهیا کند. از این رو انتظار فرج، بنا بر فرمایش پیامبر اکرم (ص) افضل اعمال است و هر کس که تلاش درونی او برای عبادت و عبودیت و کوشش بیرونی او برای زمینهسازی و جهت دهی مردم و محیط بیشتر باشد، موفقتر است.
انتظار فرج، به معنای امید به آینده روشن و تحقّق ارزشها و خوبیها است. چنین نگاهی، به انسان، شور و نشاط و حرکت میدهد؛ به گونهای که هم در پی اصلاح خود اقدام میکند و هم محیط خود را تحت تأثیر قرار میدهد. منتظر، ساکت و ساکن نمیماند، بلکه کارها و تلاشهای خود را برای زمینهسازی در راستای تحقّق ظهور انجام میدهد. چنین فردی در جامعه، نه تنها خود را از انحرافات اعتقادی و عملی به دور نگه می دارد؛ بلکه سعی در ساختن و اصلاح کردن جامعه نیز دارد. بنابراین، انتظار، نه تنها یک عمل فردی که یک کار جمعی و تشکیلاتی است که به طور مداوم، جامعه و افراد را تحت تاثیر قرار میدهد و میتواند ضامن سلامت فکری و عملی فرد و جامعه باشد.
«انتظار» حقیقتی است که از رفتار و کردار فهمیده میشود.
نیز انتظار، سبب استقامت و پایداری مسلمانان برابر فشارها و سختیها میشود و از یأس و ناامیدی آنان، جلوگیری میکند و به این شکل، راه را برای غلبه و پیروزی آنها هموار میکند.
با این وصف، انتظار، ظرفیّت و توانایی فراوانی برای تحقق جامعه آرمانی و اسلامی موعود، ایجاد میکند که در سایه اعمال فردی و جمعی، کمتر به چشم میخورد؛ به همین سبب با فضیلتترین عملها شمرده شده است.
باید توجه داشت؛ «انتظار» حقیقتی است که از رفتار و کردار فهمیده میشود؛ بنابراین، نمیتوان هر کس را که مدّعی دوستی و ولایت امام زمان (عجل الله تعالی) است، در شمار دوستان و منتظران حضرتش قلمداد کرد. منتظر واقعی امام زمان (عجل الله تعالی) باید رفتارش به گونهای باشد که هر لحظه، منتظر ظهور امام و آماده خدمت در راستای اهداف مقدس او باشد. کسی که بخواهد اینگونه باشد، وظایفی بر عهده او است که مهمترین آنها عبارت است از:
1 - معرفت و شناخت امام زمان (عجل الله تعالی(
در روایات ما، تأکید فراوان شده است که انسان باید امام زمان خود را بشناسد؛ چون پیمودن مسیر درست و صراط مستقیم الهی، جز به معرفت او ممکن نخواهد بود.
پیامبر عزیز اسلام (ص) فرمود: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیْتَةً»؛ هر کس بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است.
البته، شناخت حضرت، مراتبی دارد. یک مرتبه از آن، شناخت تاریخی و شناسنامهای حضرت است و مرتبه بالاتر، شناخت جایگاه امام و ویژگیهای والای او است.
2 - الگو پذیری از رهبر و مقتدای خود
آدمی باید از رهبر و مقتدای خود الگو گرفته و منش و رفتار خود را شبیه او قرار دهد تا بتواند او را همراهی کند. از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: خوشا به حال آنان که قائم خاندان مرا درک کنند؛ در حالی که پیش از دوران قیام، به او و امامان پیش از او اقتدا کرده و از دشمنان ایشان، اعلام بیزاری کرده باشند. آنان، دوستان و همراهان من و گرامیترین امت، نزد من هستند.
از مهمترین رفتارهایی که باید از بزرگان دین الگو گرفت، ورع و حسن خلق است.
امام صادق (علیهالسلام) در روایتی فرمود: هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم (عجل الله تعالی) باشد، باید منتظر باشد و در حال انتظار، به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار کند.
3 - همواره به یاد حضرت بودن
اگر کسی به حقیقت، منتظر محبوب خود باشد، پیوسته در اندیشه او خواهد بود. منتظر واقعی، سعی میکند در همه حال، به یاد آن بزرگوار باشد و با یاد حضرت، دل و جان خود را زنده نگه دارد و اعمال خود را از انحراف و کجیها حفظ کند. یاد آن حضرت، با خواندن دعاهای آن بزرگوار، توسّل به آن عزیز، صدقه دادن برای سلامتی ایشان، انجام دادن خیرات به نیابت حضرت، دعا کردن برای تعجیل فرجش، ندبه کردن در فراق این امام همام و تجدید پیمان در یاری حضرت مهدی(عجل الله تعالی) تحقق می یابد.
4- تلاش برای حفظ ایمان در زمان غیبت
از آنجا که در زمان غیبت، خطرات فراوانی برای ایمان و عمل پیش میآید و فکرها و مذاهب انحرافی در مسیر انسان پیدا میشود و دوستاننمایان شیطانی سعی در گمراهی انسان دارند، انسان منتظر، پیوسته در حفظ ایمان و عمل خود می کوشد. در این زمینه، او پیرو مجتهد جامع الشرایط مورد سفارش و توجه امامان معصوم علیهمالسلام است؛ زیرا او کسی است که از نظر علمی و عملی، مورد تأیید آن حضرت قرار گرفته است.
5 - زمینهسازی برای ظهور.
منتظر واقعی، با درک صحیح معنای انتظار، میکوشد زمینه ظهور امام زمان (عجل الله تعالی) را تقویت کند؛ بنابراین، هم به اصلاح نفس و خودسازی میپردازد و هم با امر به معروف و نهی از منکر، سعی در ساختن جامعه دارد پس او فردی متعهد برابر خود و جامعه خویش است.
خلاصه درس آشنایی با علوم و معارف دفاع مقدس
بسم الله الرحمن الرحیم
فصل اول
کلیات : تبیین مفاهیم جنگ و دفاع
الف) تعریف لغوی جنگ
واژه جنگ در لغت نامه فارسی به معنی جدال، قتال، هرگونه کوشش وکشش، نبرد، رزم و آورد، کشتار جمعی یا هرگونه درگیری خصمانه با قسط ساقط کردن یا از میدان در کردن حریف به کار رفته است
ب) تعریف اصطلاحی جنگ
جنگ عبارتست از برخورد خشونت آمیز نیروهای مسلح دو یا چند دولت پس از به بن بست رسیدن راه حل های سیاسی به منظور تحمیل اراده یکی بر دیگری.
ج) تعریف لغوی دفاع
دفاع از ریشه از دفع می آید. یعنی به عقب راندن، پس زدن.
د) تعریف اصطلاحی دفاع
تدابیری که برای مقاومت در برابر حملات سیاسی ، نظامی، اقتصادی، اجتماعی، روانی و یا رفتاری توسط یک یا چند کشور موتلفه اتخاذ می شود، دفاع می گویند. توانایی های دفاعی و بازدارندگی را تقویت می کنند و بازدارندگی ها نیز به این توانایی ها نیرو می بخشند. هم چنین به حفظ و حمایت ارزش هایی نظیر زندگی، مالکیت، آزادی، هویت ملی و تمامیت ارضی در برابر تهدیدات گوناگون، داخلی و خارجی ویا ساختاری، دفاعی اطلاق می گردد
ه) تعریف لغوی جهاد
«جهاد» از ریشه «جهد» به معنای زحمت و مشقت یا توان طاقت، کوشش و تلاش بسیار توأم با سختی است.
و) تعریف اصطلاحی جهاد
جهاد از نظر فقها و اسلام شناسان جایگاه ویژه ای دارد. مشخصه بارز جهاد حرکت در راه خداست.
ح) تعریف اصطلاحی دفاع مقدس
مجموعه مجاهدتها، حماسه ها، پایمردی ها و فعالیتهای متنوعی که ملت شریف و مسلمان ایران و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در طول 8 سال (2895 روز) در برابر تهاجم رژیم بعث عراق به خاک ایران اسلامی انجام دادند و در این امتحان الهی سربلند و پیروز بیرون آمدند.
علل و عوامل شروع جنگها
الف) ریشه ها: آن دسته از عواملی هستند که دارای عمق و پایداری بوده و به آسانی از بین نمی روند:(تاریخی-ژئوپلیتیکی-سیاسی-اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی) ب)زمینه ها:آن عواملی که تابع شرایط و وضعیت موجود بوده و پایداری کمتری دارند: 1-محیط بین المللی(ابرقدرت ها- سازمان های بین المللی-کشورهای منطقه ای) 2-محیط داخلی کشورهای درگیر(بعد سیاسی-بعد اجتماعی-بعد اقتصادی-بعد فرهنگی)
فصل دوم
موقعیت جغرافیایی ایران:سرزمین کنونی ایران که بخش عمده ای از فلات کبیر ایران را تشکیل می دهد با بیش از نود در صد از مساحت در غرب این فلات واقع شده است. کشور ایران دارای سه امتیاز موقعیتی است:
1. متصل به موقعیت بری اور اسیاست. 2. به سبب دارا بودن سواحل طولانی در خلیج فارس و دریای عمان از موقعیت بحری برخوردار است.
3. به لحاظ در اختیار داشتن تنگه استراتژیک هرمز، دارای موقعیت گذرگاهی است و روزانه 80 میلیون بشکه نفت از این تنگه صادر می شود.
موقعیت جغرافیایی کشور عراق
موقعیت استراتژیکی عراق که در تقاطع سه قاره قرار گرفته و ویژگیهای خاص جغرافیایی آن، نقش عمده ای در تاریخ این کشور ایفا کرده است
وسعت عراق 434924 کیلومتر مریع است که از این مقدار 4910 کیلومتر مربع مرز آبی شامل دریاچه ها و باتلاقها و سایر پهنه های آبی است عراق در میان همسایگان پیرامون خود از نظر وسعت بعد از کشورهای عربستان سعودی، ایران و ترکیه در جایگاه چهارم قرار می گیرد در سرشماری کشور عراق در سال 2010 م جمعیت این کشور به حدود 28 میلیون نفر رسیده است
در تقسیم بندی عراق به لحاظ قومی و نژادی روی این تقسم بندی توافق بیشتری وجود دارد77-80 درصد عرب هستند، (بزرگترین گروه قومی) از نژاد سامی که اعظم آنها شیعه اند. 19 درصد کرد هستند( دومین گروه بزرگ قومی) و بقیه ( ترکمن ها و مسحیان) هستند که حدود یک تا دو درصد جمعیت شامل می شوند. آسوریان و ارامنه هم یک درصد و ایرانیان با حدود یک درصد در شهرهای مذهبی عراق ساکن اند
فصل سوم
مناقشات مرزی ایران و عراق
از تشکیل دولت عثمانی تا دولت عراق (1920 م )
در اوایل قرن دهم هجری شاه اسماعیل صفوی موفق شد دولت مرکزی قدرتمندی را به نام صفویه در ایران تاسیس کندکه موجب نا رضایتی و ناراحتی همسایه غربی ایران یعنی امپراتوری عظیم عثمانی گردید که ادعای خلافت بر مسلمین را داشت . در نتیجه جنگهای خونین ایران و عثمانی که در حقیقت، جنگ تضاد منافع دو ابر قدرت منطقه ای بود آغاز شد که در مدت پنج قرن تا انحلال امپراتوری عثمانی حدود 24 جنگ بین این دو دولت واقع شد که اولین آن نبرد معروف چالدران در سال 914 ه.ق و آخرین آن در سال 1238 ه.ق ( در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار ) رخ داد
در این جنگ ها که در دوران سلسله های صفویه، زندیه، افشاریه و قاجاریه به وقوع پیوست هرگاه که ایران از نظر نظامی ضعیف می شد، عثمانی ها پیروز می شدند و قسمتی از ولایت قفقاز و آذربایجان و کردستان را تصرف کردند و زمانی که سپاه ایران پیروز می شد عثمانی ها را به عقب می راندند و بر بین النهرین( عراق امروزی ) و بخش های شرقی ترکیه امروزی تسلط می یافتند.
قرداد 1975 م الجزایر و حل اختلافات مرزی
در اجلاس سران دولت های صادر کننده نفت ( اوپک ) که چهارم تا ششم مارس 1975 م ( اسفند ماه 1353 ه.ش. ) در الجزایر تشکیل شد با میانجگری الجزایر، بین ایران و عراق در خصوص نحوه حل اختلافات میان دو کشور بر اساس رعایت اصول احترام به تمامیت ارضی و تجاوز ناپذیری مرزها و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر توافق و بیانیه ای به شرح ذیل منتشر شد:
1-مرزهای زمینی خود را بر اساس پروتکل قسطنطنیه مورخ 1913 م و صورت جلسه های هیئت تعیین مرز مورخ 1914 م تعین کنند.
2-مرزهای آبی خود را براساس خط تالوگ تعیین کنند.
3-با این کار دو کشور امنیت و اعتماد متاقبل را در امتداد مرزهای مشترک خویش برقرار خواهند ساخت. طرفین بدین سان متعهد می شوند که در مرزهای خود یک کنترل دقیق و مؤثر به منظور قطع هرگونه نفوذ که جنبه خرابکارانه از هر سو داشته باشد اعمال کنند.
4-دو طرف توافق کردند که مقررات فوق، عواملی تجزیه ناپذیر از یک راه حل کلی بوده و در نتیجه بدیهی است که نقض هریک از مفاد فوق مغایر روح توافق الجزایر است.
شایان توجه است که یک نسخه از قرارداد 1975 الجزایر به به همراه نقشه های مرزی در سازمان ملل متحد نگهداری می شود.
فصل چهارم
بررسی وضعیت محیط داخلی و بین المللی جمهوری اسلامی ایران و عراق و مقایسه تطبیقی آن
1- وضعیت نظام جمهوری اسلامی ایران در آستانه جنگ
الف) وضعیت سیاسی – امنیتی
از روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، کشور جمهوری اسلامی ایران دچار برخی از اختلافات سیاسی در بین جریان های مختل سیاسی و نیز افراد قرار گرفته در راس حکومت شد. در همین شرایط درگیری ها در بعضی از استان ها و شهرها مشاهده گردید و در برخی از نقاط، کشور دچار مشکلات امنیتی گردید.
به طور خلاصه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برخی از اقدامات ذیل توسط گروه های ضد انقلاب برای تضعیف جریان انقلاب و جلوگیری از تشکیل نظام با ثبات جدید در ایران صورت گرفت:
1-ترور علمای تاثیر گذار و روحانیون پر نفوذ طرفدار امام خمینی ( ره ) در سراسر کشور
2-فعالیت وتبلیغ گسترده به منظور انحلال ارتش و جلوگیری از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
3-توسعه اختلافات قومی و تلاش برای واگرایی اقوام ایرانی از یکدیگر
4-سعی در عدم تشکیل یک حکومت مردمی مقتدر مبتنی بر تفکر اسلامی و نیز مشکل آفرینی در جهت ایجاد بسترهای قانونی و تشکیل نهادهای موثر.
البته در بعد خارجی ، رویارویی آمریکا ( بر اثر تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام ) و شوروی ( به دلیل موضع گیری ایران به دنبال اشغال افغانستان ) و عربستان ( به دلیل رقابت بر سر رهبری جهان اسلام ) با جمهوری اسلامی ایران ، از مشکلات حاد سیاسی در آستانه جنگ بود .
ب ) وضعیت اقتصادی
در سال 1357 ه . ش در آمد نفتی ایران به مراتب بیشتر از عراق بود ولی با پیروزی انقلاب اسلامی تولید و فروش نفت ایران کاهش چشمگیری یافت .
در بدو شروع جنگ، تولید نفت ایران نسبت به دو سال قبل از آغاز جنگ کاهش یافت و تعاملات اقتصادی ایران نسبت به دوره رژیم گذشته تا حدود زیادی محدود و از نظر اقتصادی توسط آمریکا و برخی از کشورهای اروپای غربی تحریم شد و قیمت نفت نیز به شدت کاهش یافت . از طرفی بلوکه شدن ذخائر ارزی ایران در بانک های آمریکا ، تحریم اقتصادی ایران توسط شرکت های غربی ، خالی بودن خزانه دولت به دلیل غارت و انتقال دارایی های کشور به خارج از کشور توسط خانواده سلطنتی و عمال و وابستگان آن، راه اندازی نشدن بخش هایی از شرکت نفت که توسط کارکنان مبارز آن برای سرنگونی رژیم شاه متوقف شده بود و نیز راکد و غیر فعال بودن صنعت کشور به دلیل اعتصاب های زمان انقلاب و فرار بسیاری از مدیران آن که از وابستگان رژیم سابق بودند، وضعیت اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را در آستانه شروع جنگ تحمیلی عراق نشان می داد .
ج) وضعیت اجتماعی و فرهنگی
انقلاب اسلامی ایران با سرنگونی نظام استبدادی، فضای آزاد توآم با وفاق و همدلی را در جامعه به وجود آورد . وحدت ملی و پیوند مستحکم با امام خمینی ( ره )، ظرفیت و توانمندی بالایی را درملت ایران ایجاد کرده بود که نوید بخش آینده ای درخشان و موفق بود. از سوی دیگر ضد انقلاب و عوامل استکبار با سوء استفاده از فضای به وجود آمده اقدام به ترویج تفکرات انحرافی و تفرقه افکنی بین مردم می نمودند .
در چنین شرایط، مردم با اطاعت از رهبری و مشارکت فعال در زمینه های اجتماعی و کمک به یکدیگر ، وضعیت مناسبی را برای مسئولان کشور به وجود آورده ند تا بتوانند با وحدت و یکپارچگی، مشکلات خود را حل کنند .
د) وضعیت نظامی
با فرو پاشی نظام شاهنشاهی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران، مبانی، ساختارها و مولفه های قدرت نظامی در کشور دچار تغییر و دگرگونی عمیق شد .
با پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل روشن نبودن وضعیت کاری و خدمتی، برخی از فرماندهان و کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران به پادگان های خود نرفتند. برای مردم هم مهم ترین مسئله اطمینان از بی طرف باقیماندن ارتش و پیوستن کامل آن ها به حرکت انقلابی ملت بود .
در چنین شرایطی در پادگان ها و پایگاه های نظامی، عملاً نظام فرماندهی، سلسه مراتب و انضباط وجود نداشت. برای مدیریت پادگان ها، از سوی ارتشی های وفادارتر به انقلاب، شوراهای اسلامی در هر پادگان و مرکز نظامی تشکیل شد و آن ها افرادی را به عنوان فرمانده در هر رده مشخص می کردند.
پس از پیروزی انقلاب، تعداد زیادی از امرای ارتش به دلیل وابستگی به نظام شاهنشاهی، بازنشسته یا با روش های دیگر از ارتش جدا شدند و استعداد نیروی انسانی ارتش کاهش یافت ( طباطبایی ، 1387 ، ص 267 ) .
همچنین دولت موقت اجازه داد که اعضای ثابت ارتش به یگان های شهرهای خود منتقل گردند . بنابراین افراد از حوزه تخصصی خود جدا و به واحدهایی بدون توجه به تخصص خویش، ملحق شدند. بر این اساس به ساختار و سازمان ارتش یک لطمه اساسی وارد شد .
پس می توان گفت ظرف دو سال قبل از آغاز جنگ ، توان نظامی ایران نه تنها توسعه نیافت و تقویت نشد بلکه عملاً به طور مرتب از نظر سیستم فرماندهی و کنترل و پشتیبانی تضعیف شد و کاهش یافت.
وضعیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به منظور حفظ و حراست از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن تشکیل گردید. بر این اساس، ماموریت اصلی سپاه مقابله با بحران های داخلی ( ایجاد امنیت پایدار در منطق بحرانی مثل کردستان و سیستان و بلوچستان ) و سپس خارجی بود و ساختار و سازمان سپاه نیز در همین راستا شکل گرفت. در آستانه جنگ رژیم بعثی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، سپاه آمادگی شرکت در یک جنگ گسترده را نداشت و نوع ساختار و سازمان دهی آن بیشتر برای جنگ و دفاع در برابر یک ارتش مهاجم خارجی، مناسب نبود. افراد سپاه آموزش های جنگی و عملیاتی ندیده بودند و تصوری از یک جنگ منظم را نداشتند. از سوی دیگر بخشی از نیروهای سپاه مشغول فعالیت و مقابله با گروه های مسلح غیر قانونی در داخل شهرها به ویژه در منطقه شمال غرب کشور، بودند .
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تجربه جدیدی از تشکیل یک نیروی مسلح انقلابی و مردمی برای دفاع از آرمان های مردم ایران در انقلاب اسلامی بود. بنابراین سپاه، سازمانی نوپا و تازه تاسیس بود. در آستانه جنگ تحمیلی، سپاه توانسته بود با جذب حدود 25 هزار نفر از جوانان مومن، خلا های انتظامی و امینی کشور را پر نماید ولی دارای ساختار و سازمان دهی نظامی نبود و تجهیزات و جنگ افزارهای نیمه سنگین و سنگین از قبیل تانک، توپ، هواپیما، بالگرد، موشک، نفر بر و ... را در اختیار نداشت .
2-وضعیت رژیم بعثی عراق در آستانه جنگ
الف ) وضعیت سیاسی و امنیتی
در دروران حزب بعث، رئیس جمهور در عراق همه کاره بود و به عنوان رئیس دولت، نخست وزیر، فرمانده کل نیروهای مسلح و رئیس شورای فرماندهی انقلاب عراق، حق تصمیم گیری های ویژه و اختیارات مطلق داشت .
ظهور صدام و اجبار حسن البکر به استعفا و کناره گیری، قدرت رئیس جمهور در عراق را افزایش داد و شورای فرماندهی انقلاب را به عنوان ابزاری موید تصمیمات صدام حسین به صورت تمام عیار در خدمت وی قرار داد .
ساختار ارتش بعثی عراق به گونه ای بود که صدام خود با فرماندهان لشکرها و سپاه ها در تماس بود و سلسه مراتب عمودی گسترده وجود نداشت. او بسیار تمایل داشت تا خود را رهبر جهان عرب بنامد. او فردی خشن، دیکتاتور، ضد شیعه، ضد ایرانیان و دارای تعصب شدید عربی بود. این روحیه و ویژگی های صدام در تمام ارکان رژیم عراق، خود را نشان می داد .
رژیم بعثی یک پیمان دوستی و همکاری نظامی با اتحاد جماهیر شوروی داشت و با کشورهای عضو بلوک شرق مناسبات خوبی برقرار کرده بود. همچنین دولت عراق درحال نزدیک شدن به آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی و فاصله گرفتن از سوریه به دلیل رقابت های حزبی بود.
از طرفی، امنیت داخلی عراق دارای ثبات سیاسی، ساختار یکپارچه و قدرت متمرکز، استبدادی، دیکتاتوری، با حاکمیت امنیتی و پلیسی در کشور و بدون نگرانی از یک تهدید خارجی بود.
ب ) وضعیت اقتصادی
عراق کشوری ثروتمند و سرشار از منابع انرژی است. اقتصاد آن برپایه نفت استوار است و بابیش از 120میلیارد بشکه ذخایر نفتی دومین کشور نفتی در خاورمیانه پس از عربستان محسوب می شود. این کشور دارای منابع آب فروان و محصولات کشاورزی پر رونق مانند خرما می باشد.
در ماهای آغاز جنگ، عراق با تولید نفت با ظرفیت تولیدی جمهوری اسلامی ایران و با صادرات حدود 5/2 میلیون بشکه در روز، درآمد سرانه نفتی بالاتری نسبت به ایران در اختیار داشت.
ج) وضعیت اجتماعی فرهنگی
جمعیت عراق در آستانه جنگ حدود 13 میلیون نفر بود ( در حال حاضر در حدود 28 میلیون نفر می باشد). این کشور ترکیبی از سه قوم عرب، کرد و ترکمن است و در مجموع 96 درصد مردم عراق مسلمان اند و در دوران حاکمیت حزب بعث بر عراق سعی می شد تا شیعیان در جنوب و کردها در شمال عراق از نظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، عقب نگه داشته شوند. در این دوران به شهر تکریب توجه ویژه ای
می شد و بغداد هم شاهد پیشرفت معقولی بود. رژیم عراق همیشه نگران حرکت های سیاسی شیعیان و کردها بود. بسیاری از کردهای عراق در دوران صدام، آواره شده، به خارج از کشور فرار کردند
اقلیت اعراب سنی، بیشتر منافع و منابع مالی و اقتصادی عراق را بعلاوه بر قدرت اداری و حاکمیت سیاسی در اختیار داشتند.
د ) وضعیت نظامی
از زمان روی کار آمدن حزب بعث ، عراق همواره در پی تقویت و توسعه توان نیروهای مسلح خود بود . از این تاریخ، به طور مرتب بر کمیت و کیفیت ارتش بعثی عراق افزوده شد. در این دوره، عراق با استفاده از پیمان دوستی 15 ساله با شوروی، که در سال 1351 ش ( 1972 م )، بین دو کشور به امضا رسیده بود، تمام نیازمندیهای تسلیحاتی، آموزشی، تداراکاتی و ساماندهی ارتش بعثی را عمدتاً از شوروی تامین می کرد .
این کشور توانست با برخی از دولت های اروپایی مانند فرانسه و ایتالیا نیز قراردادهایی به منظور تامین جنگ افرازها و تجهیزات نظامی منعقد کند. بر مبنای دکترین شوروی، راهبر قدرت نظامی عراق، بر اساس یک « استراتژی زمین پایه» ، طرح ریزی شده بود . بنابراین ستون فقرات ارتش عراق متکی بر نیروی زمینی و تشکیل سپاه بزرگ، برنامه ریزی شده بود .
هسته اصلی قدرت نیروی زمینی را یگان های زرهی و مکانیزه تشکیل می داد که با آتش پر حجم توپخانه پشتیبانی می شد. بنابراین ارتش عراق توانسته بود حدود 5450 تانک و نفربر، 1500 قبضه توپخانه صحرایی، 12 لشکر زرهی، مکانیزه و پیاده، 5 تیپ مستقل، 20 تیپ گارد مرزی و 10 تیپ آموزشی به نام احتیاط و 36 فروند انواع هواپیما از جمله 250 فروند هواپیمای جنگی و 330 فروند انواع بالگرد را تدارک ببیند.
3- نقش نظام بین الملل در وقوع جنگ
الف ) کشورهای منطقه
چند ماه قبل از آغاز جنگ در 12/5/1359 صدام حسین رئیس جمهور عراق در شهر طائف عربستان با بعضی از سران کشورهای عربی ملاقات و اطلاعاتی از اوضاع اقتصادی، اجتماعی و نظامی ایران از آنها دریافت کرد. با آغاز جنگ، عراق بلافاصله از پشتیبانی تقریباً همه کشورهای عربی خلیج فارس و نیز اردن و مصر برخوردار شد. عربستان سعودی و کویت توافق کردند تا تولید نفت خود را افزایش دهند و این اضافه تولید را برای عراق به فروش برسانند.
از سوی دیگرکویت با به اجرا گذاشتن مقررات جدیدی سعی کرد تا ایرانیان و شیعیان طرفدار انقلاب را درآن کشور تحت فشار قرار دهد. اردن بندر عقبه را به منظور تدارک ارتش بعثی عراق در اختیار آن کشور قرار داد و جاده ارتباطی اردن به عراق، مهم ترین مسیر تداراکاتی ارتش عراق و نیز صادرات نفت عراق از طریق تانکرهای نفتکش شد.
با ادامه جنگ، روابط کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با دولت عراق گسترده تر شد و این کشورهای عربی مانند الجزایر در جنگ بی طرف بودند. اکثر کشورهای عربی از عراق پشتیبانی می کردند. برای مثال مصرکه کشور فقیری بود با اعزام صدها هزار نفر کارگر به عراق، امکان بسیج نیروی انسانی به جبهه ها رابرای عراق فراهم آورد. از سوی دیگر، حافظ اسد رئیس سوریه طی مصاحبه ای با روزنامه السفیر در 7/8/1359 جنگ عراق با ایران را محکوم و آن را برای انحراف افکار عمومی اعراب از مبارزه با اسرائیل و به نفع آمریکا ارزیابی کرد. این اقدام سوریه موجب شد تا عراق بلافاصله روابط سیاسی خود را با سوریه قطع کند. لیبی یکی از دیگر از کشورهای عربی و افریقایی بود که از ابتدای جنگ در طرف ایران قرار گرفت و معتقد بود جنگ باید تا سقوط صدام ادامه یابد ( دفتر سیاسی سپاه ، 1360 ، ص 81 ). ولی پس از چند سال دوباره به سمت عراق گرایش پیدا نمود.
ب ) کشورهای فرامنطقه ای
1. ایالات متحده آمریکا . برخی از صاحب نظران معتقدند که تصمیم قطعی به آغاز جنگ از تیرماه 1359 که برژینسکی مشاور امنیتی رئیس جمهور آمریکا در مرز اردن با صدام حسین ملاقات کرد، اتخاد گردید. بعضی سیاستمداران می گویند قدرت های جهانی با این جنگ موافق بودند، چون در جهت منافع آنها بود. آمریکا اعتقاد داشت که درگیر کردن ایران با جنگ باعث می شود تا مسئولان کشور در ساسیت های خود تجدید نظر کنند ( رحمانی ، 1383، ص 66 ) .
2. اتحادیه جماهیر شوروی. در زمان آغاز جنگ، شوروی گسترده ترین روابط سیاسی و نظامی را با دولت بعثی عراق داشت و عراق را یکی از کشورهای بلوک شرق محسوب می کرد. گرچه روابط سیاسی شوروی با ایران نیز برقرار بود و سفارت خانه های دو کشور فعال بودند ولی روابط با ایران در شرایط شکننده ای قرار داشت. عمده ترین تامین کنندگان سلاح برای ارتش عراق در دوران جنگ کشورهای شوروی و فرانسه بودند. از سوی دیگر به دلیل اشغال افغانستان به دست ارتش سرخ، قبل از آغاز جنگ عراق با ایران، شوروی انتظار سکوت ایران در برابر این واقعه را داشت، ولی ایران به صورت جدی با حمله به افغانستان مخالفت کرد و این موضوع باعث شد تا شوروی به حمایت خود از عراق ادامه دهد تا بدین وسیله بتواند به ایران فشار وارد کند.
3. رژیم صهیونیستی . رژیم صهیونیستی نسبت به هر دو کشور نگرانی داشت. ایران را خطر بزرگی برای خود محسوب می کرد و از نزدیکی مردم عراق با ایران نگران بود. جنگ عراق با ایران موجب شد تا مسئله فلسطین در سطح کشورهای عربی و در جهان الویت خود را از دست بدهد.
ج ) سازمان های بین المللی
طبق ماده 51 منشور سازمان ملل متحد هر کشوری که مورد تهاجم قرار گیرد ، باید از کلیه ابزار و ادوات نظامی برای دفاع از تمامیت ارضی خود استفاده کند. از سوی دیگر این کشور باید بلافاصله شورای امنیت سازمان ملل را در جریان قرار داده، فوری درخواست برگزاری جلسه کند. از آنجا که به هنگام آغاز جنگ، ایران فاقد وزیر امور خارجه بود و کشورهای غربی نیز در تخاصم شدید با ایران قرار داشتند. متاسفانه ایران اقدامات حقوقی لازم را انجام نداد و از شورای امنیت سازمان ملل درخواستی برای تشکیل جلسه فوری نکرد.
فصل پنجم
علل، اهداف و زمینه سازی رژیم بعث عراق در تهاجم علیه نظام جمهوری اسلامی ایران
1. علل تهاجم رژیم بعث عراق به جمهوری اسلامی ایران
الف ) علل سیاسی
1. جلوگیری از نفوذ و صدور انقلاب اسلامی در عراق. در میان همسایگان ایران، کشور عراق با داشتن 62 درصد شعیه، خطر را بیش از دیگر کشورها احساس می کرد.
2. براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران. در کتاب منتشره از سوی وزارت امور خارجه حمهوری اسلامی ایران در سال 1361 در صفحات 25 و 8 از قول طه یاسین رمضان، معاون اول نخست وزیر عراق که در مقام فرماندهی ارتش خلقی عراق بوده آورده است : « این جنگ بر عهدنامه 1975 و یا چند صد کیلومتر خاک و یا نصف شط العرب ( اروند رود ) نیست ... ما بر این نکته تاکید می کنیم که جنگ به پایان نخواهد رسید مگر اینکه رژیم حاکم بر ایران از بین برود » ( تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران ، 1361 ) . 3. خروج عراق از تنگنای ژئوپلیتیک و دسترسی بیشتر به آب های آزاد. نوک پیکان حملات عراق متوجه منطقه خوزستان بود. اشغال این منطقه برای عراق چند فایده در برداشت :
الف ) عراق با اشتغال خوزستان و بوشهر می توانست مرز دریایی خود را به میزان زیادی گسترش داده، از بن بست ژئوپولیتیک خارج شود و نفوذ خود را به راحتی در خلیج فارس وسعت بخشد.
ب ) منطقه بسیار حاصلخیز خوزستان دارای معادن عظیم نفت و گاز بود و اشغال چنین سرزمینی، هم باعث نفوذ شدید عراق در بازار نفت می شد و هم تصرف جلگه پر آب و سرسبز خوزستان وسعت کشور عراق را افزایش می داد ( درویشی سه تلانی ، 1378 ).
ج) با توجه به اینکه مردم خوزستان، عمدتاً عرب زبان اند، صدام تصور می کرد اگر به ایران حمله کند، مردم عرب زبان به استقبال او می آیند و به حمایت از ارتش بعث عراق بر می خیزند.
4. عقده حقارت تاریخی صدام در خصوص امضای قرارداد 1975 الجزایر و اقدام برای جبران آن. صدام برای اقناع افکار عمومی عراق و جهان عرب که امضای قرارداد 1975 الجزیره را نشانه ضعف او در برابر ایران می دانستند، در اولین فرصت مناسب قرارداد را لغو کرد.
5. هم سو و موافق بودن کشورهای منطقه با تصمیم صدام در تهاجم به جمهوری اسلامی ایران. کشورهای منطقه با تصمیم صدام برای حمله به ایران به دلیل احساس خطر مشترک این کشورها از الگو قرار گرفتن حمهوری اسلامی از سوی مردم همسو بودند؛ زیرا انقلابی بود که توانسته بود رژیم پادشاهی 2500 ساله را سرنگون کند.
6. تضاد عقیدتی . شعار پان عربیسم حزب بعث هیچ گونه هماهنگی با تفکر وحدت مسلمین امام خمینی ( ره ) نداشت. لذا یکی از اهداف صدام برای تجاوز به ایران اسلامی، رقابت عقیدتی با انقلاب اسلامی ایران بود. ایدئولوژی حزب بعث با طرح شعارهایی چون: وحدت جهان عرب، سوسیالیسم، ناسیونالیسم عربی و ... در پی متحد ساختن اعراب و جلب توجه آنان به رهبری حزب عراق بود ( همان ، ص 34 ) .
7. باور صدام برای حمایت اعراب ایرانی خوزستان از تهاجم عراق . 8. آرزوی صدام برای رهبری جهان عرب و به دست آوردن ژاندارمی در منطقه .
9. ماهیت اخلاقی شخص صدام و جاه طلبی وی در امر کشور گشایی و برتری طلبی . 10. عدم وحدت نظر و همدلی بین دولت ، نهادهای سیاسی و مذهبی ایران .
ب ) علل نظامی
1. کاهش نیروهای ارتش توسط دولت مرحوم مهندس بازرگان به طوری که در تاریخ 9/2/58 اعلام داشت که ایران به ارتش 500 هزار نفری نیازی ندارد و تعداد ارتشیان کاهش خواهد یافت ( درودیان 1381، ص 14 ) ؛
2. لغو قرردادهای نظامی توسط دولت بازرگان از جمله زیر دریایی ها و تانک های شیر 1 و شیر 2 و هواپیماهای پیشرفته و ناوچه های موشک انداز مدرن. شایان توجه است که این قراردادها در زمان بختیار و با پیگیری ژنرال هایزر لغو شد در صورتی که بعد از پیروزی اسلامی هیچ قراردادی از جانب جمهوری اسلامی ایران لغو نگردید ؛ 3. کاهش مدت خدمت سربازی از 24 ماه به 14 ماه و سپس برگشت آن به 18 ماه پس از 4 ماه؛
4. شعار انحلال ارتش از سوی گروه های ضد انقلاب و تاثیر روانی آن بر روی روحیه کارکنان ارتش؛ 5. قطع پشتیبانی های همه جانبه نظامی و تدارکاتی کشورهای غربی و شرقی از ارتش جمهوری اسلامی ایران و تحریم تسلیحاتی ایران؛ 6. برکناری یا فرار فرماندهان رده بالای ارتش و ایجاد ضعف مدیریت در ارتش؛ 7. رکود در برنامه های آموزشی و نقض سلاح و تجهیزات به علت عدم انجام نگهداری و تعمیرات دوره ای؛ 8. انتقالات و انتصابات غیر منطقی و شتابزده فرماندهان و پرسنل فنی و متخصص در ارتش ؛ 9. بی اعتمادی و بدبینی مسئولان نسبت به فرماندهان ارتش در اثر وقوع کودتای نقاب ( پایگاه هوایی شهید نوژه همدان ) ؛ 10. درگیر شدن قسمت قابل ملاحظه ای از یگان های ارتش در ناآرامی های داخلی از جمله کردستان و عدم حضور آنان در مناطق مرز مشترک با عراق به عنوان عامل بازدارنده ؛ 11. آمادگی رزمی ارتش عراق و پیش بینی و برنامه ریزی برای شروع جنگ از یک سال قبل از تهاجم ؛ 12 فرصت طلبی صدام حسین جهت بهره برداری از ضعف مقطعی ارتش ایران . 13. خروج 12 هزار مستشار آمریکایی ( قره باغی ، 1364 ، ص 91 ) ، از ایران ظاهراً قدرت دفاعی ارتش را در زمینه های آموزشی و تعمیر و نگهداری تقلیل داده بود .
ج ) علل اقتصادی
1. مشکل فروش نفت و توطئه دشمنان خارجی در بازارهای نفتی در ایجاد تزلزل در قیمت پایه ای نفت در سازمان اوپک ؛ 2. بلوکه شدن دارایی ها ی ایران در بانک های آمریکا و تحریم اقتصادی ایران ؛ 3. حرکت کند و ناقص چرخ های اقتصادی کشور به دلیل عدم امکان تهیه و خرید قطعات و لوازم یدکی کارخانجات ؛ 4. عدم پیش بینی راه حل های اقتصادی متناسب با استراتژی عدم وابستگی به شرق و غرب ؛
5. معلق ماندن و بلاتکلیف بودن قراردادهای اقتصادی ایران با کشورهای غربی که عمدتاً در زمان رژیم گذشته منعقد شده بود 6. کمک های اقتصادی و مالی کشورهای عربی به عراق سبب تقویت بنیه اقتصادی عراق و به تبع آن نیروهای مسلح گردیده بود ؛
2. اهداف کلی رژیم بعث عراق در تهاجم علیه جمهوری اسلامی ایران
الف ) حاکمیت مطلق بر آبراه اروند رود و لغو قرارداد 1957 الجزایر ؛ ب ) تجزیه استان خوزستان و الحاق آن به عراق ؛ ج ) خروج از تنگنای زئوپلیتیک با تصرف سواحل شمال خلیج فارس ؛ د ) ادعای برگرداندن جزایر سه گانه ایرانی ( ابوموسی ، تنب بزرگ و تنب کوچک ) به کشورهای عرب حاشیه جنوبی خلیج فارس .
3. زمینه سازی رژیم بعث عراق جهت تهاجم به نظام جمهوری اسلامی ایران
الف ) اخراج و مصادره اموال منقول و غیر منقول حدود پنجاه هزار نفر از اتباع شیعه مذهب عراق به اتهام ایرانی الاصل بودن آنها ( پارسادوست ، 1369 ، ص 66 ) ؛ ب ) پناه دادن به بسیاری از ضد انقلابیون فراری به عراق و وابستگان رژیم گذشته ایران ؛ ج ) تاسیس رادیوهایی به زبان فارسی، ترکی، ارمنی، کردی، ترکمنی، بلوچی و عربی جهت تحریک اقوام ایرانی و ایجاد تفرقه و فتنه های قومی و مذهبی در داخل ایران ؛ د) ایجاد دفتر به اصطلاح آزادی بخش خوزستان و کوشش مذبوحانه برای تحریک ایرانیان عرب زبان و حمایت از احزاب و گروهک های معاند نظام جمهوری اسلامی ایران ؛ ه ) چاپ نقشه های جعلی استان خوزستان و تغییر اسامی شهرهای منطقه ؛ و ) اظهارات و اعمال تهدید آمیز مانند :
1. صدام در فروردین ماه 1359 در اجتماعی در شمال عراق گفت : « عراق آماده است با زور تمام اختلافات خود را با ایران حل کند » ،
2. خروج بی قید و شرط ایران از جزایر تنب بزرگ و کوچک و بوموسی ، 3. بازگردانیدن اروند رود به حالت قبل از معاهده 1975 ،
4. به رسمیت شناختن عربی بودن استان خوزستان ( با نام جعلی ) .
صدام در 12/2/1359 طی سخرانی اعلام کرد : « نه خمینی و نه هیچ کس دیگری نمی تواند مانعی در راه ارتش ما باشد » ؛
ز ) اعزام عده ای از خرابکاران آموزش دیده عراقی به داخل خاک ایران در لباس ایرانیان اخراجی به منظور خرابکاری در مراکز حیاتی ؛
ح ) احداث پاسگاه های جدید مرزی و تقویت پاسگاه های قدیمی مرزی ؛ ط ) فراخوانی نیروهای ذخیره ارتش عراق به جز افراد ایرانی الاصل ؛
ی ) حمله به پاسگاه ها و روستاهای مرزی ایران و به اسارت بردن تعدادی از مردم ؛ ک ) پرداخت مبلغ یکصد میلیون دلار به کشور اردن برای ایجاد تسهیلات عبور وسایل جنگی از طریق بندر عقبه ؛ ل ) انتقال هواپیماهای نظامی و مسافربری از عراق به فرودگاه های عربستان و اردن به منظور حفظ سلامت آنها ؛ م ) انتقال کشتی های باری و تجاری عراق از اروند رود و بندر بصره به بنادر و مناطق دیگر ؛
ن ) تخریب لوله های نفت ایران توسط عوامل خرابکار رژیم بعث ؛ س) رزمایش یگان های ارتش عراق در مناطق و سرزمین های مشابه با ایران ؛
ع ) استقرار یگان های نظامی و ایجاد مواضع در سرتاسر مرز عراق با جمهوری اسلامی ایران یک ماه قبل از شروع تهاجم سراسری ؛
ف ) تسلیح و تجهیز احزاب سیاسی مناطق کردنشین غرب کشور و تبدیل آنها به احزاب شورشی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران .
فصل ششم
هجوم سراسری و اشغال منطق مرزی جمهوری اسلامی ایران
1. تهاجم گسترده هوایی عراق
در ساعت 12:00 به وقت بغداد روز 31 شهریور ماه 1359 نیروی هوایی ارتش بعث عراق با 192 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن برای انهدام پایگاه های هوایی، فرودگاه ها و مراکز حساس و حیاتی ایران حمله هوایی گسترده ای را آغاز کرد .
هدف از این عملیات هوایی بمباران پایگاه های هوایی تهران، تبریز، دزفول، همدان، بوشهر، شیراز، اصفهان و فرودگاه های کرمانشاه، سنندج و ارومیه بود. ولی با فرا رسیدن شب معلوم شد که نتیجه حمله هوایی کاملاً ناموفق بوده، همه ی آسیبی که به ایران وارده شده بود صرفاً انهدام یک هواپیمای جنگی و یک هواپیمای مسافربری بود، در حالی که عراق یک فروند هواپیمای بمب افکن سنگین ساخت شوروی از نوع توپولوف شانزده را از دست داد.
2. اهداف تهاجم ارتش بعث عراق به منطقه جنوبی
الف ) کنترل کامل اروند رود با تصرف خرمشهر و جزیره آبادان ؛ ب ) دسترسی به سواحل شمال غربی خلیج فارس با تصرف بنادر امام و ماهشهر ؛
ج) تصرف منافع مهم نفت و گاز با هدف تضعیف و نابودی اقتصادی ایران ؛ د) تصرف استان خوزستان و اشغال مناطق عرب نشین این استان .
فصل هفتم
نظرات و تدابیر حضرت امام خمینی ( ره ) ، مقاومت مردمی و نیروهای مسلح ، متوقف کردن متجاوز
1. تدابیر و رهنمودهای حضرت امام خمینی ( ره ) در برابر تهاجم ارتش بعث عراق
تهاجم ارتش بعث عراق به ایران اسلامی حادثه بسیار بزرگ و یکی از طولانی ترین جنگ های معاصر در منطقه خلیج فارس است. در این روند تدابیر، سیاست ها و خط مشی های حضرت امام خمینی ( ره ) در دو مرحله بیان شده است :
الف ) مرحله اول : قبل از شروع جنگ
حضرت امام خمینی ( ره ) تدابیر ارزشمندی را در فراهم نمودن توان بازدارندگی اتخاذ فرمودند. اهم تلاش رهبر کبیر انقلاب اسلامی در جهت حفظ ارتش، تشکیل سپاه پاسداران، تشکیل بسیج مردمی و آگاهی مردم انقلابی متمرکز گردید. بخشی از مهم ترین تدابیر حضرت امام خمینی ( ره ) در مقابله با مخالفان بقاء ارتش و کسانی که خواهان انحلال آن بودند چنین است :
1. تضعیف ارتش، تضعیف اسلام است. تضعیف نکنید البته پاکسازی و تصفیه می شوند، آنهایی که باقی می مانند عزیزند. آنهایی که تضعیف ارتش را می خواهند خائن اند ( صحیفه امام ، ج 6 ، ص 275 ) . 2. شما نظامیان، شما ارتشیان از ما هستید. شما حافظ استقلال کشور هستید هر کس با شما مخالفت کند با استقلال کشور و اسلام مخالفت کرده است . 3. به منظور ایجاد همبستگی بین مردم انقلابی و ارتش، روز 29 فروردین ماه را روز ارتش تبیین فرمودند که هم اکنون نیز این فرمان تداوم دارد.
ب ) مرحله دوم : بعد از تهاجم رژیم بعث عراق
حضرت امام خمینی ( ره ) با تاکید بر مفهوم جنگ، یعنی « جنگ اسلام و کفر » و «صدام عامل آمریکا » به هم پیوستگی جنگ و انقلاب را مشخص و ماهیت تجاوز به ایران را روشن ساختند و مقاومت همه جانبه با تاکید بر نیروهای بسیج مردمی برای مقابله با مهاجمان عراقی را اعلام کردند.
2. واکنش نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در مقابل تهاجم ارتش بعثی عراق
در حالی که ارتش بعثی عراق از اوایل سال 1359ش فعالیت های گسترده ای را برای تهاجم به ایران اسلامی تدارک می دید صدام حسین با احضار هشتاد هزار نیروی ذخیره و احتیاط در فروردین ماه 1359 ، با مرمت جاده های مرزی و احداث جاده های جدید به طرف مرزهای ایران، جابه جایی یگان های نظامی از اقصی نقاط کشور به طرف مرزها و تجاوزات مرزی متعدد اقدام کرد و کلیه این اقدامات را که نشان دهنده ی قرائن و شواهد تهاجم به ایران بود نیروهای مردمی، ژاندارمری و عوامل اطلاعاتی به رئیس جمهور وقت ( آقای بنی صدر ) که در آن زمان فرماندهی کل قوا را به عهده داشت گزارش می کردند.
ولی به دلایل غیر منطقی رئیس جمهور وقت ایران هرگز باور نداشت ارتش بعثی عراق به ایران اسلامی حمله کند، لذا اقدام اساسی در بکارگیری قدرت ملی برای اتخاذ موانع و استحکامات در محورهای پیشروی برای افزایش قدرت دفاعی به عمل نیاورد حتی از نیروهای سپاه پاسداران که کارآمدی آنها در مبارزه با افراد مسلح غیر قانونی و ضد انقلاب در استان های شمال غرب و شرق و نیروهای منافقین که به اتفاق یگان های ارتش تجاربی کسب کرده بودند برای تقویت قدرت نظامی کشور استفاده نکرد. در نتیجه تعدادی از محورهای پیشروی فاقد نیروی دفاعی بودند و از طرفی تعداد دیگری از یگان ها از نیروی کافی برخوردار نبودند و این در حالتی بود که 10 لشکر آماده رژیم بعث عراق به 2 لشکر با استعداد ناکافی نیروهای مسلح حمله کردند، لذا در ابتدا امکان پیشروی برای تعدادی از یگان های ارتش بعثی عراق در سرزمین های صاف و بدون عارضه استان خوزستان فراهم گردید.
فصل هشتم
اقدامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران از متوقف کردن دشمن تا پایان سال اول دفاع مقدس
تحلیل گران مسائل جنگ تحمیلی، برهه زمانی متوقف کردن دشمن متجاوز در سراسر مناطق مرزی جمهوری اسلامی ایران با کشور عراق را آغاز جنگ تحمیلی تا نیمه دوم آبان ماه 1359 ( 26 ابان ماه، روز ناکام کردن عراق در تصرف سوسنگرد ) در نظر گرفته اند و معتقدند که آن زمان، پایان پیشروی نیروهای متجاوز و رفتن ارتش عراق در لاک دفاعی بوده است ( موسوی قویدل ، 1385 ، ص 48 ).
1. اوضاع سیاسی، امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران
الف ) اوضاع سیاسی و امنیتی
1. فعالیت های منافقین و ضد انقلاب. بعد از متوقف کردن تهاجم دشمن، کماکان مشکلات سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ادامه داشت و تعارضات سیاسی داخلی بین احزاب و گروه های سیاسی سبب ایجاد بحران های داخلی و هرج و مرج در فضای امنیتی کشور گردید.
در این مقطع مبارزه ی مسلحانه سازمان مجاهدین خلق ( منافقین ) علیه نظام جمهوری اسلامی ایران با ترور برخی از شخصیت های برجسته سیاسی و مذهبی کشور در حوادث ششم تیر با ترور حجت الاسلام سید علی خامنه ای ( مقام معظم رهبری ) در مسجد ابوذر تهران، هفتم تیر ماه 60 ( انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در چهار راه سرچشمه تهران و شهادت 72 تن از جمله آیت الله دکتر بهشتی )، هشتم شهریور ماه 1360 ( انفجار دفتر نخست وزریری و شهادت شهیدان رجایی رئیس جمهمور و باهنر نخست وزری ) و ... شکل گرفت.
2. چگونگی عزل و فرار بنی صدر. کشمکش های ابوالحسن بنی صدر ( رئیس جمهور وقت )، نهضت آزادی و لیبرال ها با نیروی انقلابی و پیرو خط امام و حمایت بنی صدر از منافقین سبب شد تا مردم به ماهیت دیکتاتوری او پی ببرند و او را فرد صالحی برای اداره کشور ندانند. از طرفی بنی صدر به رهنمودها و نصیحت های حضرت امام خمینی ( ره ) توجهی نداشت، لذا طرفداری وی از نیروهای معاند نظام سبب شد که حضرت امام خمینی ( ره )، ایشان را از فرماندهی کل قوا عزل کند و در نهایت مجلس، به عدم کفایت او در مدیریت کشور رای دهد و امام خمینی ( ره ) نیز این موضوع را پذیرفتنند.
ب ) اوضاعی نظامی
1. ویژگی ها و خصوصیات فرماندهی بنی صدر. بنی صدر با مسائل نظامی آشنا نبود و تنها به دلیل مسئولیت ریاست جمهوری و نظر امام خمینی ( ره ) به باز بودن دست وی در اداره ی کشور، فرماندهی کل نیروهای مسلح به او تفویض شده بود. بنابراین توقع داشتن یک تفکر نظامی مستقل و حرفه ای از او، انتظار درستی نبود. بنی صدر متکی به عناصری از ستاد مشترک و نیروهای ارتش، فرماندهی جنگ را دنبال می کرد و به توان نیروهای داوطلب مردمی زیاد اعتقادی نداشت و آنان را فاقد تخصص و تجربه می دانست. بر همین اساس اهمیت زیادی به تجهیز و توسعه قدرت نیروهای مردمی و بسیجیان دواطلب نمی داد. او به حضور جدی سپاه در جنگ نیز خوش بین نبود و از قدرت گرفتن سپاه در جنگ به دلایل ولایی بودن و تبعیت از فرامین رهبری هراس داشت و راضی به نظر نمی رسید. شیوه ی مدیریت بنی صدر در جنگ، موجب از بین رفتن بخشی از تجهیزات ارتش و نیز عدم توسعه ی توان نظامی ایران شد. بنی صدر در مقام فرمانده کل قوا بیشتر بر اداره جنگ با استفاده از نیروهای ارتش اصرار می ورزید، در حالی که مخالفین وی به حضور بیشتر نیروهای مردمی و سپاه پاسداران در کنار ارتش اعتقاد داشتند (فوزی ، 1384 ، ص 336 ).
2. بازسازی ساختار و سازمان نیروهای مسلح. مهم ترین استراتژی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، توقف ارتش بعث عراق و ممانعت از پیشروی آن و حفظ شهرهای مرزی، به خصوص شهرهای مهم بود. مقامات و فرماندهان نظامی عراق احتمالاً تصور می کردند که نیروهای ایران بر اثر انقلاب، کاملاً از هم گسیخته شده اند. طراحان نظامی عراق کاملاً از نقاط ضعف ارتش ایران مطلع بودند. متوقف کردن ارتش عراق، به ایران فرصت داد تا تعداد زیادی از نیروهای ذخیره را فراخواند و به منطقه جنگی بفرستد. همچنین به ارتش و نیروهای انقلابی ایران، زمان لازم را برای حضور در خطوط مقدم، ایجاد خطوط دفاعی و سنگر گرفتن در آن داد. ارتش در هنگام حمله عراق ( در منطقه جنوب )، به تدریج به تقویت و اعزام یگان های جدید پرداخت.
3. فعال شدن سپاه در جهت ایجاد سازمان رزم. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دلیل ضرورت حضور و مقابله با دشمنان بعثی و همچنین درک درست از شرایط پیش آمده و برای کمک به ارتش جمهوری اسلامی ایران وارد عرصه جنگ و دفاع مقدس شد که در ابتدا با مخالفت شدید بنی صدر که سمت فرماندهی کل قوا را به عهده داشت، مواجه شد و سپس اقدام به توسعه ساختار و سازمان نظامی خود کرد.
2.اجرای عملیاتهای زمینی ، هوایی و دریایی
الف ) عملیاتهای زمینی
حضور گسترده و همه جانبه مردم در صحنه های جنگ و پشتیبانی بی دریغ آنان از نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران باعث جلوگیری از پیشروی نیروهای دشمن به طور گسترده گردید. در این راستا در مناطق جنوب و غرب عملیات های متعدد و متنوع زمینی، هوایی و دریایی انجام شد که به برخی از آنها اشاره می شود :
مقطع اول
عملیاتهایی که به فرماندهی بنی صدر و با اتکاء به نیروهای کلاسیک انجام گرفت که ناموفق بود و نتایج نامطلوبی در پی داشت که عبارت اند از :
1. عملیات پل نادری ( عملیات 23 مهر 1359 در غرب رودخانه کرخه ). در این عملیات، لشکر 21 حمزه از ارتش ماموریت داشت با عبور از رودخانه کرخه، ارتفاعات علی گره زد و ایستگاه رادار (ارتفاعات ابوصلیبی خات) را آزاد کند .
2. عملیات جاده ماهشهر ( 3 آبان 1359 در شرق رودخانه کارون ).این عملیات با استعدادیک گردان پیاده از ارتش و یک گردان ژاندارمری و تعداد کمی تانک و تعداد کمی از نیروهای داوطلب مردمی با هدف بازکردن جاده ماهشهر آبادان انجام گرفت.
3. عملیات نصر ( 15 دی 1359 ). این عملیات در جنوب غربی اهواز و سوسنگرد اجرا شد و در آن علاوه بر نیروهای ارتش ( 2 لشکر زوهی و تعددی از گردان های پیاده )، 2 گردان از نیروهای سپاه و تعدادی از نیروهای ستاد جنگ های نامنظم به فرماندهی شهید دکتر چمران نیز شرکت داشتند. هدف از انجام این عملیات، آزاد سازی شمال و جنوب رودخانه کرخه کور، پادگان حمید، جوفیر، طلائیه، کوشک و در نهایت خرمشهر و پاکسازی کل منطقه خوزستان بود.
4. عملیات توکل ( 20 دی 1359 در شرق رودخانه کارون ). این عملیات با هدف شکستن حصر آبادان جاده های اهواز – آبادان و آبادان – ماهشهر توسط دو تیپ پیاده و زرهی از ارتش، یک گردان از ژاندارمری، نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج مردمی و نیروهای عملیاتی نامنظم شهید دکتر چمران در محور ماهشهر – آبادان تحت پشتیبانی هوا نیرو و نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به مرحله اجراء در آمد.
مقطع دوم
پس از برکناری بنی صدر از فرماندهی کل قوا، با هماهنگی ارتش، سپاه و حضور نیروهای انقلابی و مردمی، تحویلی در صحنه جنگ به وقوع پیوست که موجب شکست نیروهای دشمن شد. عملیات فرماندهی کل قوا، خمینی روح خدا در تاریخ 21 خرداد 1360 با هدف آزاد سازی بخشی از منطقه عمومی دارخوین به سمت آبادان و جلوگیری از پیشروی نیروهای ارتش بعث عراق به اجرا در آمد.
فصل نهم
آزاد سازی مناطق اشغالی جمهوری اسلامی ایران
1. تغییر در فرماندهی عالی جنگ
بلافاصله پس از برکناری بنی صدر از فرماندهی کل نیروهای مسلح در 21/3/1360، تیمسار ( امیر سرلشکر شهید ) والی الله فلاحی جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش از سوی امام خمینی ( ره ) اجازه یافت تا تعیین تکلیف جانشین فرماندهی نیروهای مسلح، با استفاده از اختیارات مقام رهبری ماموریت ها و وظایف محوله را در ستاد مشترک ارتش انجام دهد ( صحیفه امام ، ج 14 ، ص 421 ).
با فرار بنی صدر از کشور با کمک و همکاری برخی از افراد نیروی هوایی، تغییراتی در سطوح عالی ارتش در دستور کار قرار گرفت. بر این اساس کلیه فرماندهان پایگاه ها و تعدادی از مسئولان ستاد نیروی هوایی در 16/5/1360 تعویض گردیدند ( نمکی ، 1387 ، ص 172 ). همچنین سرهنگ ( امیر سپهبد شهید ) علی صیاد شیرازی که از سوی بنی صدر کنار گذاشته شده بود در 12/5/1360 به سمت فرماندهی قرارگاه غرب نیروی زمینی ارتش برگزیده شد.
2. همکاری و هماهنگی موثر ارتش و سپاه
پس از برطرف شدن مهم ترین مانع همکاری بین ارتش و سپاه، همدلی بیشتری برای استفاده از ظرفیت های یکدیگر برای مقابله با ارتش بعثی عراق پیدا شد. از این زمان بود که جلسات مشترکی برای انجام عملیات شکست حصر آبادان بین ارتش و سپاه برگزار گردید که در نهایت منجر به طرح ریزی و اجرای عملیات مشترک از جمله عملیات ثامن الائمه گردید.
3. آزاد سازی مناطق اشغالی ( کلیاتی از عملیات های مشترک سپاه و ارتش )
الف ) عملیات ثامن الائمه
عملیات ثامن الائمه به منظور رفع حصر آبادان در دقایق اولیه بامداد 5 مهر ماه سال 1360 به اجرا در آمد.
این عملیات با همکاری مشترک سپاه و ارتش و حضور نیروهای داوطلب مردمی با رمز « نصر من الله و فتح قریب » به اجرا در آمد.در این عملیات کلیه اهداف پیش بینی شده در طرح از جمله شکست حصر آبادان، آزاد سازی نیروهای خودی از خط پدافندی طولانی و نیز باز شدن « جاده اهواز – آبادان و جاده آبادان – ماهشهر » تامین گردید.
با خبر پیروزی رزمندگان اسلام در شکست حصر آبادان، امام خمینی ( ره ) طی پیامی در پاسخ به نامه فرماندهان ارتش و سپاه، ضمن تبریک به رزمندگان و فرماندهان این عملیات و تقدیر از آنان، آن را « پیروزی بزرگ » نامیدند. این عملیات اولین عملیات مشترک ارتش و سپاه بود که در آغاز سال دوم جنگ انجام شد و اولین پیروزی بزرگ ایران در جبهه های جنگ بود که جزو عملیات های کاملاً موفق و نسبتاً گسترده به حساب می آید.
ب ) عملیات طریق القدس
عملیات طریق القدس در ساعت 30 دقیقه بامداد روز یکشنبه 8 آذر ماه سال 1360 با رمز مبارک « یا حسین ( ع ) » انجام شد. هدف عملیات آزاد سازی شهر بستان و هفتاد روستای بین سوسنگرد تا بستان و اطراف منطقه ی چزابه و رسیدن به بخشی از مرز بین المللی بود.
پیامدهای عملیات. انجام موفقیت آمیز عملیات طریق القدس موجب شد تا مسئولان کشور پیام تبریکی به مناسبت پیروزی رزمندگان اسلام برای حضرت امام خمینی ( ره ) ارسال کنند. ایشان در پیامی در تاریخ 8 آذر 1360، مصادف با 2 صفر 1402 صادر کردند و این عملیات را « فتح الفتوح » نامیدند. این عملیات پیامدهای زیادی نیز در بر داشت؛ از جمله، تجربه موفقیت آمیز مشارکت گسترده مردم را نشان داد.
ج ) عملیات فتح المبین
عملیات فتح المبین در ساعت 30 دقیقه بامداد روز دوم فروردین ماه سال 1361 با رمز «یا زهرا (س)» و در تاریکی کامل هوا آغاز شد. برای انجام عملیات، ارتش و سپاه هر آنچه که می توانستند پای کار آوردند.
د) عملیات بیت المقدس
عملیات بیت المقدس یکی از گسترده ترین و بارارزش ترین عملیات های دوران دفاع مقدس در طول 8 سال دفاع مقدس است. هر مرحله از عملیات بیت المقدس در مقایسه با عملیات هایی مثل ثامن الائمه و طریق القدس، خود یک عملیات بزرگ به حساب می آید. منطقه عملیات بیت القدس، خود یک عملیات بزرگ به حساب می آید. منطقه عملیات بیت المقدس بین شهرهای اهواز و خرمشهر تا منطقه مرزی بین ایران و عراق از سه جهت در محاصره موانع طبیعی مثل رودخانه های کرخه نور در شمال منطقه و کارون در شرق جبهه و هور الهویزه در غرب منطقه و از سوی دیگر محدود به مرز بین المللی بود.
سازمان و استعداد خودی
در عملیات بیت المقدس قرارگاه مرکزی کربلا، هدایت عملیات را با سه قرارگاه اصلی و یک قرارگاه پشتیبانی برعهده گرفت.
در این عملیات در مجموع 14 تیپ پیاده و یک تیپ زرهی از سپاه و 3 لشکر و 5 تیپ از ارتش شرکت کردند. این واحدها با 26 فروند بالگرد جنگی کبری و 32 فروند بالگرد ترابری 214 و 16 فروند بالگرد نفربر شینوک و 22 فروند بالگرد 206 پشتیبانی می شدند. گرچه در این عملیات، سپاه و ارتش تمام توان آزاد خود را پای کارآوردند ولی طبق برآورد عملیات هنوز پنج تا شش لشکر دیگر مورد نیاز بود .
شرح عملیات
عملیات بیت المقدس در ساعت 30: 12 شب و در اوایل بامداد روز جمعه 10 اردیبهشت ماه سال 1361 با رمز «یا علی ابن ابی طالب ( ع ) » آغاز شدو پس از یک نبرد بسیار سنگین، بالاخره در بامداد روز سوم خرداد سال 1361 با آرایش و سازماندهی فوق و با حدود 12 گردان رزمی پیاده، عملیات آزاد سازی خرمشهر را شروع کردند. بدین ترتیب ساعت 10 صبح روز دوشنبه سوم خرداد، رزمندگان اسلام از طریق شمال غرب شهر، وارد خرمشهر شدند و تا غروب آن روز، بیش از 12 هزار نفر از نظامیان بعثی را در داخل خرمشهر به اسارت خود درآوردند.
نتایج و دستاوردهای عملیات بیت المقدس
بخش قابل توجهی از دستاموردهای دوران جنگ در عملیات بیت المقدس حاصل شد. در جریان این عملیات ، شهرهای خرمشهر، هویزه، پادگان حمید و منطقه وسیعی از خاک جمهوری اسلامی ایران، به وسعت تقریبی 5400 کیلومتر مربع آزاد شد. حدود 19 هزار و 700 نفر از نظامیان عراقی به اسارت درآمدند و حدود 16 هزار نفر از نظامیان ارتش بعثی کشته و زخمی شدند. فراوانی غنایم به اندازه ای بود که فقط تخلیه مهمات بر جای مانده از سوی ارتش بعثی در داخل سنگرهایش حدود دو ماه به طول انجامید. این مهمات غنیمتی تا 3 سال، علیه قوای دشمن در نبردهای بعدی به کار می رفت. همچنین حدود 20 فروند هواپیما و 2 فروند بالگرد نظامی دشمن ساقط و 418 دستگاه تانک و نفربر ارتش بعثی نیز منهدم گردید. در این عملیات، 6000 نفر از قوای اسلام شهید و 25000 نفر زخمی گردیدند.
فصل دهم
راهبرد تعقیب و تنبیه متجاوز
1. چرایی ادامه جنگ پس از آزادسازی خرمشهر
پس از آزادی سازی خرمشهر ، جنگ به علت های زیر ادامه یافت :
الف) پذیرفته نشدن معاهده 1975 و ادامه حضور ارتش بعث عراق در بخشی از سرزمین های ایران
اگر چه با پایان یافتن عملیات بیت المقدس، ایران توانسته بود تجاوز ارتش عراق را دفع کند و سرزمین های خود را آزاد سازد و قوای دشمن را تا مرز عقب براند ولی هنوز بخش هایی از کشور از جمله مناطق مرزی غرب مانند ارتفاعات مسلط بر شهرهای سومار، قصر شرین، گیلان غرب و مهران، ارتفاعات میمک و نفت شهر و بخشی از مرز شلمچه تا اروند رود به وسعت حدود 1000 کیلومتر مربع، همچنان در دست ارتش بعث عراق باقی ماند بود. از طرفی شهرهای خرمشهر و آبادان، زیرآتش گلوله های خمپاره اند از دشمن قرار داشت در حالی که شهر بصره عراق حتی از آتش توپخانه های نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در امان بود .
ب ) برتری نظامی ایران نسبت به ارتش عراق
پیروزی نظامی مستمر ایران در جبهه های جنگ و انجام چهار عملیات پی در پی و موفق موجب شد تا جمهوری اسلامی احساس کند که توانایی نظامی لازم را برای غلبه نهایی بر ارتش عراق و شکست صدام حسین دارد.
ج ) ارائه نشدن هیچگونه پیشنهاد صلح عادلانه از سوی رژیم بعثی عراق یا مراجع بین المللی
اگر چه تلاش هایی برای انجام صلح از سوی برخی از سازمان های بین المللی و بعضی از دولت ها صورت گرفت ولی هیچ یک از این اقدامات نتوانست ایران را قانع کند که بدون نگرانی از آغاز دوباره جنگ، تنها با آتش بس می تواند به صلحی پایدار دست یابد. این ام ، موجب نگرانی ایران از نرسیدن به صلح با پذیرش آتش بس و ایجاد شرایط « نه جنگ و نه صلح » برای مدتی نامعلوم می گشت. مذاکره می توانست سال ها به طول انجامد زیرا طولانی شدن مذاکره به نفع عراق و به ضرر ایران بود.
د) نبودن اعتماد به تعهدات صدام و حزب بعث عراق
با فرص توقف جنگ، چنانچه ایران در مذاکرات با عراق به نتیجه نمی رسید، با توجه به روحیات صدام و وجود یک ارتش سازمان یافته در عراق ممکن بود دوباره ارتش عراق حملات خود را آغاز کند و این بار فضاهای بیشتری از کشور را اشغال خود درآورد .
ه ) شرایط نامساعد دفاعی در منطقه مرزهای جنوبی کشور
مرز کشور در جنوب استان خوزستان در یک منطقه دشت وسیع قرار داشت که از نظر نظامی عبور از آنها برای واحدهای زرهی ارتش عراق به سادگی میسر بود .
و ) انتظار مردم برای سرکوبی کامل دشمن
در آن زمان در بین مردم به خصوص خانواده های آسیب دیدگان از جنگ این احساس به وجود امده بود که نه تنها بایستی قوای متجاوز را از خاک ایران بیرون کرد بلکه بایستی دولتی را به خود اجازه آغاز جنگ را داده است مجازات کرد و شرایطی را فراهم آورد که حکومت عراق هیچگاه به فکر حمله به ایران نیفتد.
2. راهبرد جمهوری اسلامی ایران پس از آزاد سازی خرمشهر
الف ) دفع کامل تهاجم سرزمینی
جمهموری اسلامی ایران در دو سال اول جنگ « جلوگیری از پیشروی ارتش متجاوز بعثی، دفع تجاوز دشمن و آزاد سازی سرزمین های اشغالی و حفظ تمامیت ارضی کشور » را هدف قرار داده بود. بر این اساس درمرحله اول، تلاش رزمندگان اسلام برای جلوگیری از گسترش پیشروی دشمن در خاک ایران، تمرکز یافته بود. مردم نیز با مشاهده حمله دشمن به مناطق مسکونی در شهرها، شعار « جنگ جنگ تا پیروزی » را در حمایت از فرزندانشان در جبهه های جنگ سر می دادند.
ب ) محدود نگه داشتن دامنه جنگ
جمهوری اسلامی ایران در سال های اولیه دفاع مقدس در تلاش بود تا دامنه جنگ از حوزه مرزهای جغرافیایی دو کشور فراتر نرود و آن را محدود نگه دارد و لیکن دشمن با حمله به مناطق شهری، مراکز اقتصادی و نفتکش ها آن را توسعه داد.
ج ) توسعه توان دفاعی کشور برای پشیمان کردن دشمن از حمله به ایران
جمهوری اسلامی ایران از آغاز جنگ سعی کرد تا با تکیه بر توانمندی ها، استعدادها و ظرفیت های ملت ایران، ضمن تامین نیروی انسانی مورد نیاز خود از میان داوطلبان بسیجی، بر توسعه قدرت مقاومت خود بیفزاید و همچنین با توسعه صنعت دفاعی، اکثر جنگ افزارها، مهمات، مایحتاج و نیازمند ی های خود را از داخل کشور فراهم و با اتکا به مردم خود، تجاوز ارتش بعثی را دفع و امنیت خود را تامین کند. امام خمینی ( ره ) پس از فتح خرمشهر و بعد از آنکه برخی از اعضای شورای عالی دفاع عبور از مرز و رسیدن به شط العرب را برای دفاع ضروری دانستند، با طرح شعار « جنگ جنگ تا رفع فتنه » سرنگونی صدام حسین و نظام بعثی با همت، کمک و حرکت مردم عراق را در اندیشه خود داشنتد.
3. اجرای عملیات در داخل خاک عراق برای وادار کردن دشمن به قبول شرایط جمهوری اسلامی ایران
پس از عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر تلاس چندانی برای خاتمه دادن به جنگ صورت نگرفت. نه عراق حاضرشد از تمامی سرزمین های ایران عقب نشینی کند و معاهده 1957 را به عنوان مبنایی برای ختم جنگ قرار دهد، نه ایران توانست بدون مشخص شدن آغاز گر جنگ و آزادی تمامی سرزمین های خود به آتش بس تن دهد و جنگ را از راه سیاسی و با کمک دیپلماسی فعال به پایان ببرد. کمک های تسلیحاتی و مالی کشورهای مختلف از جمله شوروی، فرانسه و کشورهای عربی خلیج فارس به عراق افزایش یافت و آمریکا گرایش آشکارتری به سوی عراق یافت. توان هوایی عراق توسعه پیدا کرد و جنگ آرام آرام از حوزه جبهه های زمینی خلیج فارس نیز کشیده شد و رژیم صدام به دنبال دستیابی به جنگ افزارهای جدیدو سلاح های مخرب تر رفت. در مجموع، جنگ در داخل خاک عراق، جنگ را به خلیج فارس کشاند و حملات شیمیایی را در جبهه ها آغاز کرد و بمباران مناطق مسکونی را شدت بخشید.
4. عملیات والفجر 8
حضرت امام خمینی ( ره ) در دیداری که قبل از انجام عملیات فاو با فرماندهی سپاه داشتند با توجه به این نکته فرمودند « شما توکل به ما و مسئولین و اینها نکنید ، توکل تان را به خدا بکنید » ( رضایی ، 1390، ص 150 ). همین مسئله باعث شده بود تا فرماندهان سپاه با دقت و احتیاط بیشتری به طرح ریزی عملیات فاو بپردازند. هدف از برنامه ریزی و انجام عملیات والفجر 8 در منطقه عملیاتی فاو، تصرف منطقه فاو و پیشروی به سمت ام اقصر و قطع ارتباط کشور عراق با دریا بود.
الف ) نکات اساسی طرح مانور و الفجر 8
در عملیات والفجر 8 به چند نکته ی اساسی توجه می شد . علاوه بر « توکل به خداوند بزرگ » و «لزوم پرهیز از تردید و یاس » روی این موارد تاکید می شد :
1. اعمال غافلگیری در تمامی ابعاد ؛ 2. دقت و کنترل در جزئیات تمامی فعالیت ها از جمله شناسایی ها ؛ 3. به کارگیری صحیح آتش های توپخانه ؛ 4. مراحل انجام طرح مانور از جمله عبور از اروند و شکستن خط مقدم دشمن، پاکسازی و رسیدن به هدف و در نهایت انجام پچدافند ؛
5. انتقال وسایل سنگین مهندسی مثل لودر و بولدوزر از رودخانه اروند .
ب ) روش های اعمال غافلگیری
در این عملیات قرارگاه خاتم الانبیا ( ص ) برای غافلگیر کردن دشمن اقدامات ذیل را انجام داد :
1. طرح ریزی عملیات فریب بزرگ ؛ 2. طرح ریزی عملیات محدود و ایذایی ؛ 3. رعایت حفاظت اطلاعات ؛ 4. کنترل اطلاعاتی دشمن و شناسایی مواضع ؛ 5. انتخاب منطقه غافلگیر کننده .
ه ) عملیات سپاه در فاو ( در ساعت 10 : 22 روز 20/11/1364 ) با رمز مقدس « یا فاطمه زهرا (س ) » از منطقه عمومی جنوب خسرو آباد تا انتهای جزیره آبادان با عبور غواصان خط شکن از اروند رود در حالی که باران می بارید، آغاز گردید.
و ) نتایج عملیات والفجر 8
1. تصرف کامل بخشی از اروند رود ؛2. تصرف شهر ساحلی فاو و تاسیسات بندری آن ؛3. تصرف سکوهای موشکی وتامین خور موسی و افزایش ضریب امنیتی در جزیره خارک ؛4. کنترل خور عبدالله و تهدید بندر ام القصر ؛5. مجاورت با کشور کویت و حاکمیت کامل برخلیج فارس ؛
6. آزاد سازی و تصرف 940 کیلومتر مربع از سرزمین های ایران و عراق ؛7. انهدام وسیع نیرو و تجهیزات دشمن.
5. عملیات کربلای 5
عملیات کربلای5، از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طرح ریزی شد و در محور شلمچه در نیمه شب 16/10/1365 در جبهه جنوب و در محور شلمچه در منطقه شرق بصره به مرحله اجرا در آمد. زمین منطقه عملیات کربلای5 در شرق بصره دارای ارزش و اهمیت زیای بود. محور مواصلاتی شلمچه کلید فتح بصره به شمار می رفت. وسعت سرزمین خشک این منطقه عملیاتی که پنج ضلعی معروف بود به کمتر از پنجاه کیلومتر می رسید.
نتایج و دستاوردهای عملیات
در این عملیات بیش از 150 کیلومتر مربع از خاک عراق به تصرف قوای ایران در آمد و پاسگاه های بوبیان، شلمچه، کوت سواری و خین در اختیار رزمندگان اسلام قرار گرفت. جزایر بوارین، فیض و ام الطویل و شهرک دوعیجی، رودخانه دو عیجی و نهر جاسم و همچنین 10 کیلومتر از جاده شلمچه بصره و نیز 11 پاسگاه فرماندهی ارتش بعثی عراق نیز به کنترل قوای اسلام در آمد .
فصل یازدهم
سیر استفاده حکومت صدام از سلاحهای شیمیایی
حکومت عراق در زمان صدام حسین به طرز گستردهای از سلاحهای شیمیایی برای مقابله با مخالفان و جنگ ایران استفاده کرد. از حدود سال ۱۳۵۵، رژیم عراق با جمعآوری برخی از استادان دانشگاه و صرف بودجه لازم به جمعآوری اطلاعات درباره سلاحهای شیمیایی ـ میکروبی و رادیواکتیو پرداخت و در هر سه زمینه، موفقیتهایی را به دست آورد.
صدام حسین از سال ۱۹۸۴ به بعد بطور گسترده از تابون استفاده میکرد، اما این ماده گران بود و پیدا کردن مواد لازم برای ساخت آن هم سخت بود. او بعدها بیشتر به سراغ گاز وی ایکس رفت که قدرت و دوام بیشتری داشت. او در سال ۱۹۸۸ حدود ۴ تن از این گاز را در اختیار داشت اما ماده شیمیایی که در حجم وسیعتری در دسترس او قرار داشت، گاز سارین بود صدام حسین به گاز خردل هم علاقه داشت، چرا که این گاز اثرات درازمدتی نظیر کوری، انواع سرطان، ناباروری و نقص عضوهای پیش از تولد داشت.
از سال ۱۳۶۳ استفاده گسترده عراق از گاز اعصاب، گاز تاولزا و گازهای عامل خون آغاز شد. تنها در یکی از موارد استفاده عراق از این قبیل سلاحها بر علیه شهروندان عراقی حامی ایران در اسفند ۱۳۶۶، متجاوز از ۵۰۰۰ نفر غیرنظامی کشته و ۷۰۰۰ نفر دیگر مجروح شدند.
توسل عراق به سلاحهای شیمیایی به طور محدود، از زمان آزادسازی خرمشهر بوده است، اما میتوان کاربرد گسترده آن را پس از پیروزیهای بزرگ ایران و شکست نیروهای عراق به ترتیب در عملیاتهای والفجر ۲، والفجر۴، خیبر و بدر دانست.
گلولههای شیمیایی
از زمستان سال ۱۳۵۹ عراق شروع به استفاده از گلولههای شیمیایی نمود که غالباً ترکیبات اشک آور و تهوع زا و عصبی بود و موارد آن بسیار محدود و به نظر می رسیدکه، بیشتر جنبه آزمایشی داشته باشد.
مناطق مورد حمله شیمیایی
مناطق عملیاتی شمال غرب (والفجر ۲)، روستاهای مجاور و حاج عمران/مریوان/•بانه و روستاهای مجاور/پیرانشهر/نودشه/سردشت/منطقه عملیاتی طلائیه/جزایر مجنون/عراق/حلبچه
عملیاتهای نظامی
در عملیاتهای زیر نیروهای عراقی از بمبهای شیمیایی استفاده کردند.
۱عملیات والفجر ۲/- ۲عملیات والفجر ۴- ۳عملیات والفجر۸ (فتح فاو) ۴عملیات کربلای ۸ ۵عملیات خیبر ۶ عملیات بدر
بمباران سردشت
بمباران شیمیایی سردشت بمبارانی بود که نیروی هوایی عراق از ۷ تیر۱۳۶۶ با استفاده از بمبهای شیمیایی در چهار نقطه پر ازدحام شهر سردشت (از توابع استان آذربایجان غربی) انجام شد. در این حمله ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر کشته و ۸۰۰۰ تن دیگر نیز در معرض گازهای سمی قرار گرفتند و مسموم شدند.[۱۲]
تعداد کشتهها
در مجموع عراق در ۳۷۸ مورد حمله شیمیایی در طول هشت سال جنگ با ایران، موجب کشته و زخمی شدن بیش از ۵۰۰۰۰ نفر شد.
فصل دوازدهم
نقش کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران
بخش از حمایت ها و کمک های کشورهای جهان به رژیم بعثی عراق
آمریکا: فشار برکشورهای جهان به منظور تحریم اقتصادی ج اا-حمایت های اطلاعاتی، برقراری ایستگاه های هوایی،تهیه عکس های ماهواره ای ،استفاده از اواکس برای دسترسی و.. حضور نظامی گسترده در منطقه خلیج فارس و حفاظت از نفتکش های کویت دادن مواد بیولوژیکی و میکروبی به عراق
شوروی: 1-برقراری پل هوایی برای حمل اسلحه و مهمات به کشور عراق 2- اعزام حدود 200مشاور نظامی به عراق 3-در اختیار گذاشتن حدود 400دستگاه تانک تی55 -250تانک تی12 و تانک های جدید تی72. 4-در اختیار گذاشتن نفربرهای زرهی پی ام بی10. 5-در اختیار گذاشتن انواع هواپیماهای جنگنده مانند میگ 21ومیگ23 ومیگ25 ومیگ27. 6- در اختیار گذاشتن 4فروند هواپیمای سوخت رسان از نوع توپولف72. 7-در اختیار گذاشتن سیستم هوایی پدافند هوایی ارتفاع متوسط به همراه تکنسین های روسی. 8- در اختیار گذاشتن تعداد زیادی از انواع موشک های زمین به زمین مانند موشک های گراد،فراگ7،سام9، اسکادبی و اس-اس12(جهت حمله به شهرها).9- تامین حدود61% از نیازهای تسلیحاتی رژیم بعث عراق.
انگلستان:1-فروش ابزار و تجهیزات ماشین. 2- فروش سلاح و مهمات. 3- در اختیار گذاشتن مواد شیمیایی و مهمات هوشمند.
فرانسه: اعطای وام و اعتبارات،انعقاد قردادهای بازرگانی و غیرنظامی، در اختیار گذاشتن هواپیماهای میراژ اف-1، سوپراتاندارد و میراژ2000، در اختیار گذاشتن موشک های هوا به هوای ماژیک و موشک های اگزوست.
المان:ساخت سلاح های مورد نیاز رژیم بعث عراق در بعضی از کارخانه های خود، در اختیار گذاشتن فن آوری در زمینه تولید سلاح های شیمیایی موشک، فروش مواد شیمیایی(عامل خون و خردل) کالاهای ساخته شده ماشین آلات سنگین، کنترل ابزار دقیق ماشینی و ابزارهای علمی.
ایتالیا: در اختیار گذاشتن شناورهای تندروی اوزال.
بلزیک: ساخت پایگاه های نظامی در کشور عراق(پایگاه هوایی و مقرهای نظامی)، راه اندازی کارخانه های آمایشی و تولید فسفات جهت کمک به رژیم بعث عراق
کشورهای عربی: اعزام دوتیپ مکانیزه توسط کشور مصر، اعزام یک تیپ و دو گردان سوارزرهی توسط اردن،حمایت های مالی و سیاسی، تامین کمک های مالی در حدود 25-50میلیارد دلار در قالب قرض و یا وام بلاعوض توسط کشورهای عربستان و کویت، تامین کمک های خدماتی در حدود 16میلیارد دلار توسط کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس.
فصل سیزدهم
رفتار سازمان ملل در جنگ ایران و عراق و فرایند صدور قطعنامه 598
هنگام تهاجم بعثی ها به ایران در سازمان ملل هیچ تحرکی از خود نشان نداده و مایل به لطمه وارد کردن به رابطه خود با بغداد نبودند تنها کرو والدهایم دبیر کل سازمان ملل با صدور بیانیه ای مبادرت ورزید.
تعدادی از قطعنامه های صادر شده توسط شورای امنیت سازمان ملل
1- قعطنامه479 در 6مهر1359 هجری شمسی: از ایران و عراق می خواهد از هرگونه کاربرد زور به فوریت خوداری نموده و مناقشه خود را از راه های مسالمت آمیز بر طبق اصول عدالت و حقوق بین الملل حل نمایند
چون در این قطعنامه سخنی از نقض تمامیت ارضی ایران نشده و پیشنهاد آتش بس نداده و از نیروهای اشغالگر نخواسته خاک ایران ترک کند ایران این قطعنامه را نپذیرفت ولی عراق این قعطنامه را پذیرفت و
2- قطعنامه 514 تاریخ23تیرماه 1361 هجری شمسی: این قطعنامه همزمان با آزاد سازی بسیاری از مناطق اشغالی بوده تحت الشعاع شراط سیاسی نظامی عملیات های ایران بوده است . این قطعنامه خواستار اتش بس و خاتمه فوری کلیه عملیات نظامی و عقب نشینی نیروها به مرزهای شناخته شده بین المللی شده و صرفا یک توصیه بوده که ایران به دلیل اینکه سخنی از معرفی متجاوز وآغازگر جنگ و تنبیه او به میان نیاورده است ایران آن را رد کرد. 3- قطعنامه522 در تاریخ 12مهر1361 هجری شمسی: تصویب این قطعنامه به دلیل فشار عملیاتی ایران به عراق و فشار سیاسی عراق به شورای امنیت برای جلوگیری از پیشرفت ایران بود که بر حملات هوایی به مناطق مسکونی ،کشتی های تجاری و نفتکش ها افزود.
4-قطعنامه 540 در 9 آبان1362 -- 5- قطعنامه 552 در 11خرداد1363-- 6- قطعنامه582 در 5 اسفند1364
7-قطعنامه 588 در 8 اکتبر 1986 م مطابق با 19 مهرماه 1365 ه . ش
این قطعنامه به خاطر طولانی شدن و تشدید منازعه از جمهوری اسلامی ایران و عراق می خواهد که به طور کامل و بدون درنگ قطعنامه 582 را که در تاریخ 24 فوریه 1986 تصویب شد، اجرا کنند.
2-فرایند صدور و مفاد قطعنامه 598 در تاریخ 29 تیرماه 1366
الف ) زمینه های صدور قطعنامه 598
قطعنامه های 582 و 588 تا حدودی زمینه های مناسب برای صدور 598 بوده است. رد قطعنامه 588 توسط ایران، شورای امنیت را در یک فشار شدید قرار داد تا بالاخره این جنگ طولانی را به اتمام رساند.
3-شرایط داخلی و خارجی ایران و دلایل پذیرش قطعنامه 598 ایران
الف ) شرایط جدید و پیچیده در منطقه با حضور بی سابقه نیروهای نظامی آمریکا و متحدینش در خلیج فارس، در این خصوص حمله به هواپیمای مسافربری ایران اخطاری برای ایران بود.
ب ) کاربرد وسیع سلاح های شیمیایی توسط عراق و عکس العمل ضعیف مجامع بین المللی در این مورد.
د ) شرایط نامساعد اقتصادی به عنوان مثال نامه مسئولان اقتصادی کشور در خصوص ناتوانی در ادامه مدیریت اقتصادی کشور.
و ) البته قطعنامه 598 هیچ گاه از سوی ایران رد نشده بود و پیشنهاد ایران جابه جایی در بندهای اجرایی آن بود.
ز ) توسعه کمی و کیفی گسترده ارتش عراق در بعد تجهیزات و نیروی انسانی، پس از اعلام رسمی پذیرش قطعنامه 598 از طرف ایران، دبیر کل سازمان ملل گزارشی به شورای امنیت ارسال کرد که منجر به صدور قطعنامه 619 شورای امنیت در تاریخ 19 اوت 1988 ( 18/5/67 ) در خصوص تاسیس و اعزام گروه ناظران نظامی ایران – عراق و نیروهای ملل متحد ( یونیماک ) گردید ( هدایتی خمینی ، 1374 ، ص 174 ) .
4. گزیده هایی از پیام امام خمینی ( ره ) مبنی بر قبول قطعنامه 598
قسمتی از پیام حضرت امام خمینی ( ره ) در خصوص پذیرش قطعنامه 598 برای تعدادی از مسئولان نظامی و سیاسی کشور که از سوی فرزندشان مرحوم حاج سید احمد خمینی در مورخه 26 تیرماه 1367 قرائت شد، ولی به صورت علنی انتشار نیافت به شرح ذیل است :
شما عزیزان از هر کس بهتر می دانید که این تصمیم برای من چون زهر کشنده است ولی راضی به رضای خداوند معتال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی اگر آبرویی داشته باشم خرج می کنم، خداوندا ما برای دین تو قیام کردیم و برای دین تو جنگیدیم و برای حفظ دین تو آتش بس را قبول می کنیم. خداوندا تو خود شاهدی که ما لحظه ای با آمریکا و شوروی و تمام قدرت های جهان سر شازش با ابر قدرت ها و قدرت ها را پشت کردن به اصول خود می دانیم. حضرت امام خمینی( ره ) در پیامی که به مناسبت سالگرد کشتار حجاج بیت الحرام ( تیر ماه 1366 ) در 29 تیر ماه 1367 صادر فرمودند علاوه بر تحلیل بلندی از فلسفه سیاسی – الهی حج و تاثیر عمیق آن در وجوه مختلف زندگی مردم دنیا، در انتها به دلایل پذیرش قطعنامه 598 پرداختند که گزیده هایی از آن را مرور می کنیم :
« ... و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجری آن می دیدم، ولی به واسطه حوادث و عواملی که ذکر آن فعلاً خوداری میکنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنها اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم ».
فصل چهاردهم
مقطع پایان جنگ
مقدمه
جنگ ها میان کشورها معمولاً در سه حالت به پایان می رسند. در حالت اول یکی از دو کشور درگیر بر کشور دیگر غلبه می کند و جنگ با پیروزی یکی از طرفین به پایان می رسد در حالت دوم شرایط درگیری و نزاع با برقراری آتش بس پایان می یابد، اما جنگ به صورت کلی پایان یافته تلقی نمی شود. در حالت سوم، طرفین جنگ با پذیرش شرایطی که معمولاً توسط کشوری ثالث یا نهاد و سازمان بین المللی پیشنهاد می شود، به جنگ خاتمه می دهند، مانند شرایطی که در جنگ عراق علیه ایران پدید آمد و طرفین براساس قطعنامه 598 به درگیری خود خاتمه دادند.
1-پذیرش قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی ایران به طور رسمی
وزیر خارجه وقت ایران در پایان سال 1366 در نامه ای به دبیر کل اعلام کرد:
ایران از اجرای قطعنامه 598 شورای امنیت به طور کلی و به هم پیوسته پشتیبانی می کند. تعیین روز D (روز اعلام آتش بس) با اشاره به طرح اجرایی دبیر کل باید شروع آتش بس و کار بر روی تعیین هیئت بی طرف همراه باشد، ایران آمادگی هر نوع همکاری دارد (درودیان، 1378، ص156).
ریس جمهور وقتی ایران در نامه ای به دبیر کل سازمان ملل، موافقت ایران را با قطع نامه 598 اعلام کرد « ایران تصمیم گرفته است که رسماٌ قطع نامه 598 شورای امنیت را به خاطر اهمیتی که برای حفظ جان انسانها، برقراری عدالت و صلح وامنیت منطقه ای و بین المللی قائل است، بپذیرد»
با ارسال این نامه به سازمان ملل، «خاویر پرزد کوئیار»، دبیر کل سازمان ملل، بلافاصله اعلام کرد ایران رسماٌ بدون قید و شرط قطعنامه 598 را پذیرفته است. وی اظهار امیدواری کرد،« که تا دو روز آینده آتش بس میان دو کشور برقرار شود».
2- اجرای تهاجم گسترده و مجدد ارتش بعث عراق به جمهوری اسلامی ایران
با پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران، دبیر کل سازمان ملل پس از اعلام رسمی تصمیم ایران، با فرخوانی وزرای خارجه دو کشور به نیویورک تصمیم داشت جهت اجرای آتش بس با دو کشور وارد گفتگو شود، اما وزیر خارجه عراق با اظهار تردید نسبت به تصمیم ایران، در این روند کارشکنی می کرد. در این شرایط دبیر کل سازمان ملل با اظهار نگرانی از این روند که نمایندگان رسمی عراق به آن دامن می زدند، خواستار مشارکت قدرتهای بزرگ برای پیشبرد قطعنامه 598 شد.
و در چنین شرایطی ارتش بعث عراق صبح روز جمعه 31/4/67 تهاجم سراسری مجدداٌ خود را از سه منطقه به ایران آغاز کرد. این تهاجم تنها سه روز پس از آن آغاز شد که جمهوری اسلامی ایران رسماٌ قطعنامه 598 را پذیرفته بود در منطقه جنوب نیروهای دشمن از دو محور شلمچه و کوشک به داخل خاک ایران پیشروی کردند که هدف آنها محاصره و تصرف مجدد شهر خرمشهر بود و در محور کوشک، با تصرف مرزی، قصد اشغال جاده اهواز – خرمشهر را داشتند به هر حال باز پس گیری مناطقی همچون فاو، شلمچه و جزایر مجنون توسط ارتش بعث عراق در اوایل سال 1367، موازنه ی جنگ به نفع عراق تغییر یافت. در منطقه غرب کشور، دشمن شهرهای قصر شیرین، سر پل ذهاب، گیلان غرب، نفت شهر، سومار و مناطق میمک، صالح آباد، گلان، امیر آباد و شهر مهران را اشغال و در استان کرمانشاه در محور قصر شیرین و سر پل ذهاب تا پل ماهیت، پیشروی کرد؛ محلی که چند روز بعد، نیروهای سازمان مجاهدین خلق ( منافقین ) از آن عبور کرده، وارد شهر کرند سپس اسلام آباد شدند . در منطقه شمال غرب نیز ارتش عراق اقدام به حمله نمود که بدون کسب موفقیت در ارتفاعات منطقه متوقف شد .
3.دفع تهاجم مجدد ارتش بعثی عراق در خوزستان
با انتشار اخبار تهاجم مجدد عراق به کشور به ویژه در منطقه جنوب، هجوم آحاد مردم به سوی جبهه های جنگ آغاز شد و سپاه با استفاده از این فرصت به ساماندهی نیروهای بسیج پرداخت و آنها را درقالب یگان های سازمانی در مقابل ارتش عراق آرایش داد تنها پس از 24 ساعت ارتش عراق در اطلاعیه نظامی خود عقب نشینی به مرزهای بین المللی در مناطق جنوب را اعلام کرد ( گزارش ویژه خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 1/5/1367 ، ص 5 )
4- اجرای عملیات فروغ جاویدان توسط منافقین با پشتیبانی ارتش بعث عراق
در حالی که ارتش عراق برای تسهیل ورود نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین ) به خاک ایران، حضور خود را در مناطق غربی ایران ( قصر شیرین ، سر پل ذهاب ) حفظ کرده بود، ارتش به اصطلاح آزادی بخش ملی ایران ( منافقین ) از یگان های ارتش بعث عراق عبور کرده و وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شد. به منظور پشتیبانی هوایی از عملیات فروغ جاویدان، از نیروی هوایی و بالگردهای ارتش بعث عراق خواسته شد تا در عملیات از سازمان حمایت کنند
در عملیاد مرصاد نزدیک به 1523 نفر از منافقین کشته،2300نفر زخمی و 305نفر اسیر شدند و اکثر امکانات آنان نابودشد و یا به غنیمت رزمندگان اسلام در امد.
5- پذیرش قطعنامه 598 ار سوی رژیم بعث عراق به طور رسمی
با تغییر اوضاع به زیان رژیم بعث عراق و فشارهایی که از سوی ابر قدرت ها، کشورهای منطقه و سازمان ملل به این کشور وارد شد، مقامات عراق در 15/5/1367 در نامه ای به دبیر کل سازمان ملل رسماً اعلام کردند : « عراق نیز با آتش بس موافقت می کند » ( ولایتی ، 1376 ، ص 329 ) .
فصل پانزدهم
دلایل و عوامل پیروزی جمهوری اسلامی ایران در دفاع مقدس
مهم ترین عوامل پیروزی جمهوری اسلامی ایران
1- رهبری و مدیریت حضرت امام خمینی(ره) 2-پشتیبانی مردم 3-ابتکارات و خلاقیت ها 4-وحدت و همبستگی ملی 5- شیوه و سبک مدیریت جبهه
فصل شانزدهم
آمار ایثارگران جمهوری اسلامی ایران و تلفات دشمن
آمار کلی شهدای جنگ تحمیلی
آمار کلی شهدای جنگ تحمیلی تعداد ۲۱۳۲۵۵ نفر بوده که شامل
۱۵۵۰۸۱نفر در درگیری مستقیم با دشمن
۱۶۱۵۴نفر در حملات دشمن به شهرها
۱۱۸۱۴نفر در حوادث متفرقه
و سایر موارد ۹۸۸۹ نفر بوده است
از این آمار تعداد ۱۵۵۲۵۹ نفر مجرد
تعداد ۵۵۹۹۶ نفر متأهل
تعداد ۷۰۵۴ نفر ۱۴ ساله و کمتر
تعداد ۶۵۵۷۵ نفر بین ۱۵ تا ۱۹ ساله
تعداد ۸۷۱۰۶ نفر بین ۲۰ تا ۲۳ ساله
تعداد ۲۲۷۰۳ نفر بین ۲۴ تا ۲۹ ساله
تعداد ۳۰۸۱۷ نفر ۳۰ ساله و بالاتر
بوده است
آمار شهدا به تفکیک نوع شغل |
|||
ردیف |
نوع شغل |
تعداد |
|
1 |
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی |
کادر (پاسدار) |
23199 |
سرباز |
16738 |
||
2 |
ارتش جمهوری اسلامی |
کادر (ارتش) |
9089 |
سرباز |
36965 |
||
3 |
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی |
کادر (نیروی انتظامی) |
2926 |
سرباز |
5672 |
||
4 |
شغل آزاد |
31674 |
|
5 |
دانش آموز |
32275 |
|
6 |
دانشجو |
2608 |
|
7 |
روحانی |
2742 |
|
8 |
بیکار |
6128 |
|
9 |
دولتی |
26293 |
|
10 |
بسیج ویژه |
2329 |
|
11 |
خانه دار |
3136 |
|
12 |
کودک |
2906 |
|
13 |
غیر ایرانی |
4565 |
|
جمع کل |
213255 |
تلفات نیروهای رژیم بعث عراق
۱) هواپیما و هلی کوپتر:
موجودی عراق در ابتدای جنگ = ۳۸۰ فروند
خسارات وارده در طول جنگ = ۳۲۹ فروند
موجودی در پایان جنگ = ۹۳۵ فروند
۲) تانک و نفربر زرهی :
موجودی عراق در ابتدای جنگ = ۳۵۳۰ دستگاه
خسارات وارده در طول جنگ = ۷۳۶۹ دستگاه
موجودی در پایان جنگ = ۶۲۳۰ دستگاه
۳) توپخانه :
موجودی عراق در ابتدای جنگ = ۹۰۰ قبضه
خسارات وارده در طول جنگ = ۹۶۵ قبضه
موجودی در پایان جنگ = ۳۹۰۰ قبضه
۴) پرسنل زمینی عراق:
تعداد در ابتدای جنگ = ۲۰۲ هزار نفر (۱۲ لشکر)
تلفات در طول جنگ = ۴۱۰ هزار نفر
تعداد در پایان جنگ = ۶۷۷ هزار نفر (۵۷ لشکر)
فصل هفدهم
نتایج و دستاوردهای دفاع مقدس در عرصه داخلی و بین المللی
گرچه تجاوز ناخواسته و جنگ ناخوانده رژیم بعثی بر ضد مردم ایران خسارت ها و زیان های جبران ناپذیر و بسیاری هم به ملت عراق و هم به ملت ایران و هم به دیگران وارد نمود که برخی از آنها هرگز التیام نخواهند یافت، ولی آنچه مسلم و بدیهی است این است که رژیم مذکور برغم تحمیل آن همه زیان و خسارت به ملت ایران و مردم عراق به هیچگونه دستاوری که دست کم یکی از اهداف تجاوز آن رژیم را تحقق بخشیده باشد دست نیافت ولی دولت و ملت ایران به یکایک اهداف دفاع مقدس خود دست یافته و متحمل هیچگونه ناکامی و شکستی در رسیدن به اهداف مقدس دفاع مقدس نگشتند که شماری از این اهداف تحقق یافته وپیروزی های به دست آمده چنین اند
دفع قطعی و پایدار و همیشگی تجاوز و متجاوز - آزادسازی سرزمین های اشغال شده توسط رژیم بعثی - اثبات حقانیت خود و اثبات متجاوز بودن رژیم بعثی عراق - جلوگیری از براندازی نظام اسلامی - تثبیت و پایدارسازی نظام اسلامی - اثبات عدم اشغالگری خود و عدم تجاوز خود به سرزمین عراق - پس گرفتن اسرای جنگی خود از متجاوز و اشغالگر -اثبات حق خود بر دریافت خسارات جنگ تحمیلی -دریافت قطعنامه نسبتاً مناسب از شورای امنیت سازمان ملل در تأیید اقدامات خود - اشغال گر و متجاوز شناخته شدن رژیم بعثی توسط جامعه جهانی و سازمان ملل - تثبیت مجدد قرارداد پاره شده 1975 الجزایر -محکومیت رژیم بعثی عراق در افکار عمومی جهان - اثبات خوی تجاوزکارانه رژیم بعثی عراق در تحولات بعدی همچون اشغال کویت - شناخته تر شدن انقلاب اسلامی و دین اسلام و اصول و ارزش های ملت و دولت ایران - امیدوارتر شدن جنبش های ارزشی و اسلامی در پیگیری اهداف و آرمانهای ارزشی - اثبات سپری شدن زمان اشغالگری و دوره کشورگشایی به دولت ها و ملت ها - اثبات توانمندی ها و ظرفیت های بسیار بالای دین اسلام در استعمارستیزی - تقویت وحدت ملی و انسجام سیاسی اقشار و گروه های مختلف ایران - ایجاد تجارب و آموخته های بسیار پربار و سرشار دفاعی و جنگی جهت نبردهای آینده - ایجاد زمینه ها و بسترهای نوآوری و سازندگی و خودبسندگی نظامی و دفاعی - اثبات اینکه وابستگی نظامی یک کشور به بیگانگان موجب تأمین و یا پیروزی آن نمی گردد -اثبات ناکارایی زرادخانه ها و زاغه ها و جنگ افزارها و جنگبارها در برابر ملت ها -
جدا شدن صفوف مدعیان راستین از مدعیان دروغین اسلام خواهی و ایران دوستی - تقویت اقتدار دفاعی و نظامی ملت ایران و سلب جرئت تجاوز جدید از بیگانگان - تقویت معنویت و ارزش های معنوی و عرفانی و مقدس در میان مردم به ویژه رزمندگان
جهت ارتباط با استاد: rh422@chmail.ir سامانه پیامکی 30005390000422 وبلاگ منور: d502.persianblog.ir
قطعنامه ای که جام زهر امام(ره) شد!
امام تا دو روز بعد از پذیرش قطعنامه چیزی نخوردند. دو روز بعد که وارد اتاق شدم مرا بغل کرد، گریه کرد و گفت: شهدا به مقامی که بخواهند میرسند، جانبازان اجرشان را میگیرند، اسرا هم برمیگردند، من چه کنم؟
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، جنگ تحمیلی هشت ساله علیه ایران فراز و نشیبهای فراوان سیاسی و اقتصادی و نظامی داشت که در نهایت به پذیرش قطعنامه 598 منتهی شد. دلایل پذیرش این قطعنامه و نقش مسئولین وقت در این موضوع خود یکی از چالش برانگیزترین موضوعات مربوط به دفاع مقدس است. و بارها اندیشمندان مختلف و نظریه پردازان در زمینه جنگ به تشریح علل آن پرداختهاند.
در تاریخ 27 تیرماه 1367 ، جمهوری اسلامی ایران رسما قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل در مورد چگونگی خاتمه جنگ را پذیرفت. اما به راستی چرا این قطعنامه تصویب شد؟ محتوای آن چه بود؟ و آیا با منافع و اهداف جمهوری اسلامی ایران انطباق داشت؟
کامران غضنفری، نویسنده کتاب «راز قطعنامه»، با بیان اینکه در بخشهای مختلف این اثر نقش افراد و سازمانهای تأثیرگذار در جنگ و نهایتاً نقش آنها در پذیرش قطعنامه مورد بررسی قرار گرفته است، گفت: حضرت امام(ره) همیشه بر یک مبنا و اصل حرکت میکردند. در موضوع جنگ هم همین رویه در تصمیمگیریها و سخنرانیهای ایشان دیده میشود.
امام(ره) همیشه از جنگ به عنوان تجاوز یاد میکنند، جنگ را نعمت میدانند و هیچ گاه زیر بار آتشبسها نمیروند، اما چه میشود که در شهریور 67 آتشبس اعلام میشود و بعد از آن امام این جمله معروف را بیان میکنند؟ همه امام(ره) را انسان مدبر و مدیر کاملی میدانند. انسان اینچنینی هیچگاه به میل خود جام زهر، آتش بس اجباری، را نمیپذیرد، چه اتفاقی میافتد که به این قضیه منجر میشود؟
غضنفری افزود: در میان مسئولان بودند افرادی که بعد از پذیرش قطعنامه با رسانهها به گفتوگو مینشینند و اعلام میکنند که تا قبل از واقعه 12 تیر ماه 67 موضوع پذیرش قطعنامه منتفی بود، اما بعد از آن تصمیم به پذیرش قطعنامه گرفتیم. برخلاف چنین ادعایی همین افراد که مسئولیتهای اصلی در زمان جنگ داشتند، 13 اسفند 66 به صورت پنهانی پذیرش قطعنامه را توسط نمایندگان ایران به سازمان ملل اعلام میکنند؛ بدون اینکه به حضرت امام(ره) این ماجرا را بیان کنند.
در سالگرد پذیرش این قطعنامه در ادامه به برخی علل آن از منظر کامران غضنفری در راز قطعنامه پرداخته میشود:
همزمان با تصویب قطعنامه تلاش آمریکا برای افزایش تحریم اقتصادی و تسلیحاتی ایران شدت گرفت
سردار شهید احمد سوداگر(از فرماندهان دفاع مقدس) در این رابطه مینویسد:
"در اواخر 65 و اوایل سال 66، چندین عملیات کوچک و بزرگ منجمله کربلای 4،5، 10 و نصر 4 توسط نیروهای ایرانی طراحی و اجرا شد. در عملیات کربلای5 شدیدترین درگیریهای طول جنگ در پشت دروازههای شهر بصره و تهدید بصره توسط ایران به وقوع پیوست.
در این دوران، موازنه قدرت به نفع ایران بود لذا از اسفند 65 یعنی پس از عملیات کربلای 5، تلاشی جهانی برای تهیه و تنظیم قطعنامه موسوم به 598 آغاز شد و در پایان تیرماه 66 به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسید. هم زمان، تلاش آمریکا برای افزایش تحریم اقتصادی و تسلیحاتی ایران نیز شدت گرفت. در این قطعنامه، تصمیم به خاتمه دادن به منازعه ایران و عراق گرفته شد و آتش بس فوری و عقب نشینی به مرزهای بین المللی و اعزام تیم نظارت به مرزهای دو کشور مورد تاکید قرار گرفت. ... اما ایران به دلیل برخی از ملاحظات سیاسی و نظامی، ابتدا از پذیرش آن خودداری کرد و پیش شرطهایی را برای پذیرش آن عنوان کرد."
مواد اصلی قطعنامه 598
مواد اصلی قطعنامه 598 به این شرح میباشد:
1- به عنوان قدم اولیه جهت حل و فصل مناقشه از راه مذاکره، ایران و عراق یک آتش بس فوری را رعایت کرده، به تمام عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه داده و تمام نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین المللی باز گردانند.
3- مصرانه میخواهد اسرای جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی، بر اساس کنوانسیون سوم ژنو در 12 اوت 1949، بدون تاخیر به کشور خود بازگردانده شوند.
5- از تمام کشورهای دیگر میخواهد که حداکثر خویشتن داری را مبذول دارند و از هرگونه اقدامی که میتواند منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه شود، احتراز کنند و بدین ترتیب اجرای قطعنامه را تسهیل نمایند.
6- از دبیر کل درخواست مینماید که با مشورت با ایران و عراق، مسئله تفویض اختیار به هیئتی بی طرف برای تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی کرده، در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهند.
7- ایجاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاشهای بازسازی با کمکهای مناسب بین المللی پس از خاتمه درگیری تصدیق میشود و در این خصوص از دبیر کل درخواست میکند که یک هیئت کارشناسان را برای مطالعه موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت، تعیین کند.
هیچ مطلبی در مورد شروع تجاوز توسط عراق گفته نشد
همان گونه که ملاحظه میشود، نه هیچ مطلبی در مورد شروع تجاوز توسط عراق گفته شده، نه رژیم صدام محکوم به پرداخت خسارت به جمهوری اسلامی ایران شده، و نه هیچ ساز و کاری برای تبادل اسرا ارائه شده است.
هاشمی رفسنجانی در یادداشت 30 تیر 1366 خود در اینباره مینویسد:
« به نخست وزیر و وزیر خارجه گفتم که بگویند اگر حسن نیت داشتند به جای اینکه وعده بدهند، کمیتهای که در آینده آغاز گر جنگ را مشخص میکند، را قبل از صدور قطعنامه مشخص میکردند. ... این قعطنامه که در آن اشارهای به کشور آغازگر جنگ نشده است در چارچوب فصل هفت منشور ملل متحد تنظیم شده و اهمیت ویژهای دارد. فشارهای دیپلماتیک آمریکا و سپس انگلیس، موثرترین عوامل در تصویب قطعنامه 598 بوده است.»
سردار شهید احمد سوادگر نیز در مقاله دیگری مینویسد:
"با نگاهی به 10 قطعنامه صادر شده از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد و بررسی حوادث قبل و بعد از صدور این قطعنامهها مشخص میشود که در هیچ کدام از این قطعنامهها تمامی شرایط مدون صدور قطعنامه توسط این شورا لحاظ نشده و تمهیدات لازم برای اجرای کامل آنها اندیشیده نشده بود. از طرفی با توجه به شرایط زمانی صدور این قطعنامهها، همگی آنان در زمانی صادر میشد که ایران در عرصه نبرد پیشرفتهایی به دست می آورد یا موازنه به نفع ایران رقم میخورد. بنابراین صدور این قطعنامهها در آن زمانها نه تنها کمکی به ایران و خاتمه جنگ نمیکرد. بلکه در جهت تضعیف طرف مظلوم جنگ و محدود کردن اقدامات دفاعی آن و حمایت و پشیتبانی تلویحی از متجاوز بوده است."
در آن زمان آمریکا تلاش میکرد که قطعنامه مذکور به گونهای تنظیم شود که تحریمهایی را برای هر کدام از طرفین جنگ که با آتش بس موافقت نکند، در نظر بگیرد؛ اما با توجه به جمله بندی قطعنامه میتوان گفت که هدف اصلی در این میان ایران بوده است.
وزارت خارجه اعلام کرد شورای امنیت قطعنامه غیر عادلانهای تصویب کرده
روز بعد از ارسال رسمی متن قطعنامه 598 به جمهوری اسلامی ایران وزارت امور خارجه ایران با صدور بیانیهای اعلام کرد: "شورای امنیت سازمان ملل با عدول از وظایف خود، قطعنامه غیر عادلانهای تصویب کرده که بعضا مواد آن با یکدیگر در تناقض آشکار است." آن گاه وعده داد که موضع تفصیلی وزارت امور خارجه بعدا اعلام خواهد شد.
چند هفته بعد، در 22 مرداد 1366، جمهوری اسلامی ایران مواضع رسمی خود را در قبال قطعنامه 598 در 18 بند اعلام کرد. در این بیانیه ایران ضمن اعتراض به این که قطعنامه بدون کسب نظر و مشورت با ایران تدوین شده است، خروج شورا را از حالت بیطرفی محکوم کرد و از شورا خواست که عراق به عنوان متجاوز معرف شود.
دکتر ولایتی ( وزیر امور خارجه وقت ایران ) طی مصاحبهای عدم مشورت با ایران در مورد تصویب قطعنامه 598 و عدم اعلام عراق به عنوان متجاوز و آغاز گر جنگ را از دلایل نپذیرفتن قطعنامه ذکر کرد و آن را نشان دهنده خط مشی غیرعادلانه و یک طرفه شورای امنیت دانست. وی گفت که تهران اعتقاد دارد، حضور نظامی گسترده آمریکا در خلیج فارس و اسکورت کشتیهای کویتی، با بند پنجم قعطنامه که از کشورهای جهان خواستار خویشتن داری شده بود، تناقض آشکار دارد. ولایتی تصریح کرد که ما دلیلی نمیبینیم تا قطعنامهای را که برای تحمیل عقاید، ناعادلانه و غیر منصفانه است، بپذیریم. او به طور صریح گفت:« قطعنامه شورای امنیت، مورد قبول ما نیست »
امام خمینی با پذیرش قطعنامه 598 مخالفت کردند
هاشمی رفسنجانی در همین مورد مینویسد:
"در تاریخ 29 تیر 1366 قطعنامه 598 صادر شد. عراق بدون درنگ آن را پذیرفت و ایران پس از بررسی محتوای قطعنامه و بیان اشکالات آن، پس از مشورت های فراوان و استفاده از راهنماییهای کارساز امام راحل، تصمیم گرفت که قطعنامه را نه رد کند و نه بپذیرد"
به نظر میرسد برخلاف مواضع آقای هاشمی، شواهد حاکی از آن است که امام به مخالفت با پذیرش قطعنامه پرداختهاند. آقای هاشمی خود در یادداشت سوم مهر 1366 مینویسد: "آقای خامنه ای و احمد آقا آمدند و اطلاع دادند که امام دستور داده اند در نماز جمعه بگویند که هیچ سازش در پیش نداریم، جز با تنبیه متجاوز." به عبارتی یعنی این که امام خمینی با پذیرش قطعنامه 598 مخالفت کردهاند.
رئیس جمهور وقت حضرت آیت الله خامنهای نیز در 30 تیر 1366 در اجتماع مردم اردبیل طی یک سخنرانی با بیان این که قطعنامه تحت نفوذ آمریکا تهیه شده است، فرمودند: "ایران هرگز این قعطنامه را که با فشار و تحت نفوذ آمریکا تهیه و تصویب شده است قبول نخواهد کرد."
برخی افراد در داخل کشور با برشمردن دلایلی، اصرار بر خاتمه جنگ و پذیرفتن قطعنامه داشتند. با بررسی ادعاهایی که آنها به آن استناد میکردند میتوان دریافت که عملا این عوامل تاثیرگذار نبوده است.
1. تازگی نداشتن شرارتهای صدام در آمریکا
باید توجه داشت که مسائلی همچون بمباران و موشکباران شهرها، استفاده گسترده رژیم صدام از سلاحهای شیمیایی، حمایت همه جانبه آمریکا از صدام و همکاری با عراق در حمله به نیروهای ایرانی، حمله به هواپیمای مسافربری ایران و .... مسائل جدیدی نبودند که صرفاً در تیرماه 67 بروز کرده باشند و امام خمینی(ره) به خاطر آنها مجبور به پذیرش قطعنامه 598 شده باشد.
رژیم صدام از همان سالهای اولیه جنگ نیز با چراغ سبز غرب و شرق، شهرها و روستاهای ایران را مورد بمباران و موشکباران قرار میداد؛ از سلاحهای شیمیایی به صورت گسترده استفاده میکرد؛ آمریکا نیز با حمایتهای همه جانبه اطلاعاتی، سیاسی، مالی، تسلیحاتی و نظامی خود از صدام، به کشتیهای نظامی و تجاری ایران حمله میکرد، سکوهای نفتی ما را منهدم میکرد و... بنابراین، چنین مسائلی چیزهایی نبودند که امام خمینی از آنها بیخبر بوده و نسبت به آنها موضعگیری نکرده باشند. امام خمینی در تاریخ 16 بهمن 1365 طی پیامی به مناسبت دهه فجر فرموده بودند:
« مبارک باد بر خانوادههای عزیز شهدا، مفقودین و اسرا و جانبازان و بر ملت ایران، که با استقامت و پایداری و پایمردی خویش، به بنیانی مرصوص مبدل گشتهاند که نه تهدید ابر قدرتها آنان را به هراس میافکند، و نه از محاصرهها و کمبودها به فغان میآیند؛ و نه از خیانت و وحشیگریهای صدام دیوانه و افسار گسیخته رو به زوال، در زدن شهرها و ویران کردن خانهها و مساجد و بیمارستانها و مدارس، خم به ابرو میآورند؛ و چون گذشته به راه خود که همان راه اسلام عزیز و عزت و شرف و انسانیت است، ادامه میدهند و زندگی با عزت را در خیمه مقاومت صبر، بر حضور در کاخهای ذلت و نوکری ابرقدرتها و سازش و صلح تحمیلی، ترجیح میدهند.»
2. ادعای بی انگیزه شدن رزمندگان
امام خمینی (ره) میفرمایند:
« اشتباهشان در همین است که خیال میکنند زیادی جمعیت و زیادی اسلحه کار را انجام میدهد و نمیدانند که این چیزی که کار را انجام میدهد، بازوی قوی افراد است. افراد کم با بازوی قوی و قلب مطمئن. قلب اینهاست که پیروزی میآورد. پیروزی را شمشیر نمیآورد، پیروزی را خون میآورد. پیروزی را افراد و جمعیتهای زیاد نمیآورد، پیروزی را قدرت ایمان میآورد. »
نظر امام بر این بود که در صحنه نبرد آن چیزی که تعیین کننده است؛ قدرت ایمان، انگیزه و اراده افراد است. اما این که اگر بیانگیزگیای هم وجود داشته، چه کسانی باعث بیانگیزه شدن برخی رزمندگان و فرماندهان جبههها شده بودند را سردار حسین همدانی ( از فرماندهان ارشد سپاه ) این چنین تفسیر کرده است:
« یکی از بزرگترین اشتباهات این بود که فرمانده جنگ [ آقای هاشمی ] بعد از عملیات کربلای 5، از پایان جنگ سخن گفت و رزمندگان احساس کردند نیازی به ادامه دادن جنگ نیست. این فکر و تصمیم به جبههها هم سرازیر شده بود که [در نتیجه] جبهه را خیلی تضعیف کرد. خبر این بود که میخواهیم مذاکره کنیم و جنگ را تمام کنیم، به جبههها رسید و روحیه رزمندگان را به هم ریخت.»
به نظر میرسد شرایط به گونهای است که جمع قابل توجهی از رزمندگان و فرماندهان ایرانی بر این باور هستند که آقای هاشمی رفسنجانی در حالی بحث آتش بس، پایان جنگ و مذاکرات صلح را مطرح میکند که درباره اطلاع ایشان از موضع امام خمینی که با این مطلب مخالف بوده و نسبت به آن حساسیت داشته و آن را باعث دلسردی رزمنگان جبههها میدانسته است، شک و تردیدی وجود ندارد. استناد آنان به این گفته است که وی در مصاحبه با روزنامه کیهان در سال 82 در این مورد میگوید: « امام مایل نبودند که اصلا بحث آتش بس، صلح و پایان جنگ مطرح شود و این را باعث دلسردی نیروها در جبهه میدیدند.»
طبق گزارشی که روزنامه کیهان در مورخ 5 اردیبهشت 1367 منتشر کرده اعلام داشته شده که آقای هاشمی در گفتوگو با تلویزیون ایتالیا، صحبت از پذیرش صلح میکند. وی میگوید: « اگر واقعاً مصلحت را در این تشخیص دهیم که باید مصالحه کرد، ما این سیاست را میپذیریم.»
گری سیک ( مسئول امور ایران در شورای امنیت ملی آمریکا ) در خرداد 67 طی مصاحبهای با مجله نیوزویک اظهار میدارد: «در میان کادر رهبری ایران، افرادی وجود دارند که مایلند راهی پیدا نمایند تا خودشان را از این موقعیت خلاص نمایند.»
نشریه تایمز اقتصادی چاپ انگلیس، در تاریخ 8 تیرماه 67 و پس از باز پسگیری جزایر مجنون و هورالهویزه توسط عراق، نوشت: «برتری نسبی ایران به خاطر روحیه قوی آنها در ادامه جنگ بود و اکنون با از دست دادن آن، توازن جنگ تغییر کرده است.»
ویلیام وبستر ( رئیس سازمان سیا) در تاریخ 22 تیر 1367 با روزنامه وال استریت ژورنال مصاحبه میکند و به تغییراتی که در تصمیمات مسئولان ایرانی رخ داده اشاره میکند و میگوید: «به عقیده من مسئول تغییراتی که اخیراً در تاکتیک ایرانیها دیده میشود آقای هاشمی رفسنجانی است.»
3- ادعای نرفتن مردم به جبهه
در پاسخ به این ادعا که نیروهای مردمی تمایلی به رفتن جبهه نداشتند، سردار فضلی جانشین بسیج مستضعفین (فرمانده سابق لشکر سیدالشهدا) در مورد استقبال مردم از جبههها میگوید: « برای اجرای عملیات کربلای چهار و عبور از رودخانه اروندرود و تصرف جزیره امالرصاص ،با کثرت رزمندگانی که در جبهه نمونه آن وجود نداشت، مشکلی نبود... کمبود نیرو نداشتیم.»
رفیق دوست: زمانی که قطعنامه را پذیرفتیم، در بهترین شرایط عِدّه و عُدّه بودیم
علیرضا افشار (مسئول اسبق ستاد مرکزی سپاه) نیز در این مورد گفت:
«آمار بسیجیان ما در طول عملیاتها 100 هزار نفر بود و در پشت عملیاتها کمتر یا بیشتر میشد. البته نیروی کادر سپاه و یگانهای ارتش که علاوه بر کادر عمدتاً از سرباز استفاده میکردند را نیز باید به آن اضافه کرد. فکر میکنم با نیروهای ستادی عدد 500 هزار نفر را تشکیل میدادند. تعداد بسیجیان جبهه رفته ما نیز حدود یک میلیون نفر میشد... اما در داخل، بعضیها روحیه خود را باخته بودند و فکر میکردند دیگر نیروهای بسیجی و رزمندگان در فراخوانها اقبالی نشان نمیدهند.»
رئیس جمهور و رئیس شورای عالی پشتیبانی جنگ (حضرت آیت الله العظمی خامنهای) نیز در یک مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی در تاریخ 13 آذر 1366، موفقیت مانورهای سپاهیان حضرت محمد (ص) در استانهای کشور را خارج از تصور مسئولان دانست.
با افزایش داوطلبان حضور در جبهه، فرمانده پایگاه مقداد سپاه پاسداران در تهران، در تاریخ 28 آذر 66 اعلام کرد که در سال جاری، آمار اعزام نیروهای داوطلب به جبهه، فقط از غرب تهران، نسبت به نیروهای داوطلب اعزامی در سال گذشته، 120 درصد افزایش داشته است.
رئیس جمهور (حضرت آیت الله خامنهای) نیز در هفته اول فروردین 67 در مراسم مانور سپاهیان امام حسین(ع) خراسان میفرمایند: « از ابتدای جنگ تا امروز، هر زمان که مسئولان جنگ به مردم حتی به اشارهای نیاز جبههها را اعلام کردهاند، مردم با کمال شوق و رغبت، بدون اندکی درنگ به جبههها شتافته و سنگرها را پر کردهاند... مردم ما هر چه پیش میرویم، نسبت به ادامه دفاع مقدس خود مصممتر میشوند.»
محسن رفیق دوست (وزیر سپاه در دوران جنگ) نیز در مصاحبهای میگوید: «زمانی که قطعنامه را پذیرفتیم. در بهترین شرایط عِدّه و عُدّه بودیم.» او در جای دیگر نیز عنوان میکند:« ما هیچ وقت در جنگ مشکل عده و نیروی انسانی نداشتیم »
محسن رضایی نیز در این باره میگوید: «وقتی امام قطعنامه را پذیرفت، آنقدر مردم به سمت جبهههای جنگ هجوم بردند و به سمت جبههها نیرو فرستادند که ما دیگر قادر نبودیم آنها را تدارک کنیم.»
مقام معظم رهبری نیز طی سخنانی در تاریخ 29 شهریور 1372 می فرمایند: «بعد از قضیه قبول قطعنامه، که دشمن فرصت طلبی میکرد و میخواست از موقعیت سواستفاده کند، شما دیدید ناگهان آن چنان جبههها پر شد که در طول جنگ کمتر سابقه داشت، یا هیچ سابقه نداشت.»
4. اعلام ناتوانی دولت برای تامین مالی ادامه جنگ
امام خمینی در بخشی از نامه مورخ 25 تیر 1367 خود خطاب به مسئولان کشور مینویسند: « آقای نخست وزیر از قول وزرای اقتصاد و برنامه و بودجه، وضع مالی نظام را زیر صفر اعلام کردهاند.»
مقام معظم رهبری: قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسئولان مقابل او گذاشتند
آقای هاشمی رفسنجانی نیز در خاطرات خود مینویسد:
« در تاریخ 23 تیر به خدمت امام رسیدیم و با خواندن نامه آقای رضایی از ایشان نظر خواستیم... قبلا نخست وزیر و وزیر دارایی در گزارشی به خدمت امام گفته بودند که حتی در سطح هزینههای موجود هم، کشور قدرت تامین هزینه جنگ را ندارد و از خط قرمز اقتصادی هم فراتر رفتهایم.»
مسعود روغنی زنجانی (وزیر برنامه و بودجه در دولت میرحسین موسوی) نیز در مصاحبهای چنین میگوید:
«در جریان پذیرش قطعنامه 598، نامهای که من به عنوان رئیس سازمان برنامه به امام نوشتم، در پایان جنگ تاثیرگذار بود و امام با این استدلال که دستگاه برنامهریزی کشور به عنوان کارشناس اعلام میکند که منابع مورد نیاز برای ادامه جنگ به حداقل ممکن رسیده است جنگ را متوقف کردند.»
مقام معظم رهبری نیز طی سخنانی در تاریخ 14 خرداد 1375 در این مورد میفرمایند:
« قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسئولان آن روز امور اقتصادی کشور مقابل روی او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمیکشد و نمیتواند جنگ را با این همه هزینه ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید آمریکا نبود... اگر همه دنیا در امر جنگ دخالت میکردند، امام رضوان الله علیه، کسی نبود که روی برگرداند. آن [پذیرش قطعنامه] یک مسئله داخلی نبود؛ مسئله دیگری بود.»
براساس برخی آمارهای منتشر شده از سال 59 تا 67، میانگین سالانه سهم امور دفاعی در کل هزینههای دولت ایران، برابر 12 درصد بوده است. یعنی علی رغم آن که امام خمینی بارها اعلام داشته بودند که جنگ باید در راس مسائل کشور باشد، 88 درصد بودجه کل کشور در مسیری غیر ازجنگ، صرف میشده است.
محسن رضایی نیز در این رابطه در مصاحبهای میگوید:
«ما در چارچوب امکاناتی که به ما میدادند، برنامهریزی میکردیم. گرچه امکانات کشور بسیار وسیعتر از چیزی بود که ما دریافت میکردیم. در کل دوران هشت سال جنگ، ما 22 میلیارد دلار ارز خرج جنگ کردیم... در حالی که فقط در سال 1362 ، بالای بیست و چند میلیارد دلار فروش نفت داشتیم.»
امام از پذیرش قطعنامه تعبیر به نوشیدن جام زهر کرده بودند. این سخن امام سؤالات زیادی را در ذهن مردم ایجاد کرده بود. صحبتهای فوق و تحلیلهایی که از تعدادی از کارشناسان و فرماندهان سابق جنگ شنیده شد بخشی از نقدهایی بود که به تحلیل از شرایط 25 سال قبل افرادی مربوط میشد که به دنبال پذیرش قطعنامه بودند.
زمینه سازی عدهای برای پذیرش آتش بس
برخی از تحلیلگران جنگ بر این باورند که "کسانی که از سال 61 برای کنار آمدن با امریکا و خاتمه جنگ از راه سیاسی، برنامه ریزی کرده بودند اما تا سال 67 با مقاومت امام خمینی(ره) همچنان در رسیدن به اهداف خود ناکام مانده بودند، به فکر راه حل جدیدی افتادند. راه حل جدید آن بود که مدیریت جنگ به طور کامل به دست طیفی بی اعتقاد به جنگ بیفتد."
آقای هاشمی رفسنجانی در یادداشت 30اردیبهشت 67 خود در این مورد میگوید:
«شب آقایان محسن رضایی و شمخانی از سپاه آمدند. درباره اقدامات جدید برای تمرکز امور جنگ و ترکیب ستاد فرماندهی قوا مذاکره شد. پیشنهاد دادند که نخست وزیر(میرحسین موسوی) رئیس ستاد شود که امکانات دولت پشتوانه کار شود... با خود نخست وزیر تلفنی در میان گذاشتم. به شرط مشخص بودن اختیارات رئیس ستاد، آمادگی دارد.»
آقایان هاشمی، محسن رضایی و علی شمخانی، میرحسین موسوی را مناسب ترین فرد برای ریاست ستاد فرماندهی کل قوا اعلام میکنند. این شرایط به گونهای بود که او دو روز قبل از آن، از نخست وزیری استعفا کرده ولی امام با استعفای وی مخالفت فرمودند. موسوی که از مسئولیت نخست وزیری استعفا کرده بود، آیا حاضر بود مسئولیت جدید را نیز بپذیرد؟
امام خمینی(ره) با ریاست موسوی مخالفت میکند. آقای هاشمی رفسنجانی در یادداشت 11خرداد 67 خود مینویسد: «شب برای مشورت درباره ریاست ستاد، خدمت امام رفتم. ایشان با ریاست نخست وزیر با کیفیت ارائه شده موافقت نکردند.»
آقای هاشمی رفسنجانی همچنین در 4 تیر 67 میگوید: «جلسه سران قوا در دفتر آیت الله خامنهای تشکیل شد. جریان ملاقات با امام را گفتم که دستور مقاومت تا آخرین حد را دادند. قرار شد همه امکانات برای تداوم دفاع بسیج شود و دولت وارد جنگ شود و ریاست ستاد را نخست وزیر بر عهده گیرد... عصر نخست وزیر و اعضای پیشنهادی ستادش آمدند و درباره ارکان ستاد به توافق رسیدیم. قرار شد کار را شروع کنند.»
محسن رفیق دوست(وزیر وقت سپاه) در مصاحبهای چنین بیان میکند: «آقای هاشمی مرا خواستند و گفتند: من میخواهم توپ جنگ را در زمین دولت بیندازم... تو برو و در وزارتخانهات بنشین. اصلا دیگر وقتی سپاه درخواستی میکند، چیزی نگو! بعد حکم دادند و آقای نخست وزیر را رئیس ستاد فرماندهی جنگ کردند و تعدادی از اعضای هیئت دولت نیز سمتی در ستاد فرماندهی داشتند. آقای خاتمی مسئول تبلیغات جنگ شد، آقای بهزاد نبوی را هم مسئول لجستیک جنگ کردند و همین طوری احکام را دادند که همان باعث پذیرش قطعنامه شد.»
سردار علایی در مورد سخنان هاشمی رفسنجانی در تاریخ 31 خرداد 67 در کرمانشاه و در جمع فرماندهان نظامی میگوید که آقای هاشمی اشاره کرد که در روز 27 خرداد به نزد امام خمینی رفته و امام همچنان بر موضع خود مبنی بر پیگیری قاطع جنگ تاکید داشتند.
امام فرمود من اگر جای شما بودم، در تنگه هرمز جلوی ناوهای آمریکا را میگرفتم
در سال 66، پس از آن که آمریکا از شکست ایران توسط رژیم صدام ناامید میشود و مشاهده میکند که شرایط جنگ به نفع رزمندگان اسلام است، تصمیم میگیرد که خود به صورت علنی به نفع عراق وارد صحنه شود. لذا دولت امریکا اعلام میکند که قصد دارد ناوهای جنگی خود را وارد خلیج فارس کند.
سردار محمد کرمی راد(فرمانده سابق لشگر 11 امیرالمومنین) در این باره میگوید: «آنها(برخی مسئولان جنگ) ترسیده بودند و میگفتند که امریکا با ما وارد جنگ شدهاند. اما امام به اینها فرمودند که من اگر جای شما بودم، در تنگه هرمز جلوی اینها را میگرفتم. اما آنها نگرفتند؛ در حالی که امکان پذیر بود.»
تحریک فرماندهان سپاه به اعلام عدم توان ادامه جنگ
پس از عملیات خیبر(در اسفندماه 1362)، به موازات افزایش فشارها و دشواریهای موجود برای دستیابی به پیروزی نظامی، برخی سپاه را تشویق و ترغیب میکردند که به طور رسمی به امام اعلام کند نمیتوانیم بجنگیم.
با سپاه آن قدر برخورد کردیم که او را از موضع آیت اللهی به حجت الاسلامی کشاندیم
محسن رضایی (فرمانده وقت سپاه) در تاریخ 3 مرداد 1365 در این باره در مصاحبه با راویان جنگ میگوید: «بعضا از ما خواسته میشد که اگر توانایی جنگ را نداریم، برویم و به امام بگوییم که نمیتوانیم بجنگیم. این ایده آل و آرزوی کسانی بود که احساس میکردند واقعا نمیشود جنگید.»
«در حقیقت اینجا رزمندگان ما مورد انتقام برادران عزیز ما- برخی مسئولان کشور- قرار گرفتند که هیچ مبنایی نداشت و تجربه هم ثابت کرد که این برخوردها مبنا ندارد. البته عوامل مختلفی در شکل گیری این جریانات دخالت داشتند: یکی از این عوامل، افراد محافظه کار و میانه رویی بودند که همیشه مترصد هستند وضع را به سمتی بکشانند که خودشان فکر میکنند. این تیپ افراد، اصلا ایدهآلشان تضعیف سپاه بود. آنها میگفتند که ما با سپاه آن قدر برخورد کردیم که او را از موضع آیت اللهی به حجت الاسلامی کشاندیم. افرادی که این فکر را داشتند، در دادن مشاوره به مسئولانی که با سپاه برخورد داشتند، بسیار موثر بودند.»
برخی کارشناسان بر این باورند که «دلیل اینکه مسئولان جنگ نه بودجه کافی به سپاه میدادند و نه امکانات کافی برای عملیات در اختیار آنها قرار میدادند؛ این بوده که با تحت فشار قرار دادن فرماندهان سپاه، آنها را وادار کنند تا به نزد امام خمینی بروند و بگویند که ما نمیتوانیم بجنگیم. آنها که در سال 67 جام زهر قبول قطعنامه را به امام دادند، حداقل از سال 62 به دنبال پذیرش آتش بس بودند. لکن نه جرئت آن را داشتند که در مقابل امام چنین طرحی را مطرح کنند و نه میخواستند که هزینههای این کار به نام آنها ثبت شود. به این خاطر میخواستند این کار به نام فرماندهان نظامی تمام شود.»
روند تحمیل قطعنامه به امام خمینی(ره)
حسین علایی جریان ملاقات روز 27 خرداد 67 آقای هاشمی رفسنجانی با امام خمینی را از زبان آقای هاشمی چنین نقل میکند:
«به اتفاق رئیس جمهور و احمد آقا خدمت امام رفتیم. وضع جبههها، نیروها، امکانات کشور وضع دشمن را برای امام تشریح کردیم و دو راه بسیج نیروها و امکانات برای جنگ یا پذیرش ختم جنگ را برای امام مطرح کردیم. ایشان راه اول را انتخاب کردند... به امام گفتم برای ادامه جنگ، فرماندهان از ما امکانات و وسایلی میخواهند که ما در شرایط فعلی کشور، بودجه لازم برای تهیه آنها را نداریم. امام گفتند بروید از مردم مالیات بگیرید. به ایشان گفتم این کار را کردهایم و دیگر گرفتن مالیات بیشتر از مردم برای دولت امکان ندارد و میزان آن به حداکثر خود رسیده است. امام گفتند خب استقراض کنید. پس از این مسئله به امام گفتم نیروهای مردمی به جبهه نمیآیند. امام گفتند من برای حل این مشکل به مردم حکم جهاد میدهم. گفتم در کشور ارز ندارم تا بعضی نیازهای جنگ را از خارج خریداری کنیم. امام گفتند برای آن راهی پیدا کنید. بروید نفت پیش فروش کنید.»
همه دشمنان انقلاب فهمیدند که امام را نمیشود ترساند
برخی معتقدند که این سخنان نشان از آن داشت که امام خمینی(ره) با پذیرش صلح و قطعنامه مخالف بوده و تاکید بر ادامه روند جنگ داشتند. برخی این مخالفت را تعبیر به جنگ طلب بودن میکردند که آیتالله خامنهای در بیان روحیه حضرت امام طی سخنان دیگری در تاریخ 14 خرداد 1375 میفرمایند:
« جنگ، تلفات دارد. جان یک انسان، برای امام خیلی عزیز بود. امام بزرگوار، گاهی برای انسانی که رنج میبرد، اشک میریخت و یا در چشمانش اشک جمع میشد. ما بارها این حالت را در امام مشاهده کرده بودیم. انسانی رحیم و عطوف، دارای دلی سرشار از محبت و انسانیت بود. اما همین دل سرشار از محبت، در مقابل تهدید شهرها به بمباران هوایی، پایش نلرزید و نلغزید. از راه برنگشت و عقب نشینی نکرد. همه دشمنان انقلاب در طول این 10 سال فهمیدند و تجربه کردند که امام را نمیشود ترساند.»
برخی اینطور پاسخ می دادند که امام بیشتر از خونهای ریخته شده نگران این بودند که اگر با رژیم صدام کنار بیاییم و تا انتها در برابر آنها نایستیم خونهای بیشتری در آینده ریخته خواهد شد. معتقد بودند که باید از ریشه این مسئله حل شود.
علت این تفسیر را سخنان صریح امام بعد از قبول قطعنامه، درباره خون شهدا و حق خانواده شهدا میدانند.
موضع امام خمینی(ره) پس از قبول قطعنامه
پس از قبول قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی ایران، پیش بینی امام خمینی مبنی بر عدم پایبندی عراق بر تعهداتش به تحقق پیوست و سه روز پس از آن یعنی در تاریخ 30 تیر 1367، صدام مجددا با قوای بسیاری به ایران حمله کرد.
محسن رفیق دوست در این باره میگوید: «بعد از پذیرش قطعنامه، در یک زمان کوتاهی، منافقین و ارتش عراق با همکاری یکدیگر از غرب و جنوب به ما حمله کردند که به لطف خدا شکستی که عراق از ما بعد از آتش بس خورد، افتضاح تر از شکست جنگ هشت ساله بود. لذا ما قدرت نظامی خوبی داشتیم.»
امام خمینی: اگر میدانستم مردم این گونه به جبهه میآیند، قطعنامه را قبول نمیکردم
بر خلاف ادعای برخی از مسئولان که از پایان جنگ با صلح احساس خوشحالی و رضایت میکردند، اکثر ملت مسلمان ایران آن را باعث سرشکستگی و شرمساری خود میدانستند. همان گونه که امام خمینی از آن تعبیر به سرکشیدن جام زهر کرد.
آقای هاشمی رفسنجانی طی مصاحبهای در سال 1378 میگوید که خانواده شهدا و ایثارگران نیز با این گونه پایان جنگ موافق نبودند: «خیلی از خانوادههای شهدا دلشان نمیخواست جنگ این گونه تمام شود. چون حداقل خواست ایثارگران این بود که مردم عراق از شر حزب بعث خلاص شوند. این جزو اهداف جنگ بود.»
در مورد موافقت مصلحتی امام با قطعنامه و خواست قلبی ایشان مبنی بر ادامه جهاد علیه دشمنان اسلام نیز اسنادی موجود است. محسن رضایی در این باره میگوید: «وقتی امام قطعنامه را پذیرفت، آنقدر مردم به سمت جبهههای جنگ هجوم بردند و به سمت جبههها نیرو فرستادند که ما دیگر قادر نبودیم آنها را تدارک کنیم.»
مقام معظم رهبری نیز طی سخنانی در تاریخ 29 شهریور 1372 می فرمایند: «بعد از قضیه قبول قطعنامه، که دشمن فرصت طلبی میکرد و میخواست از موقعیت سواستفاده کند، شما دیدید ناگهان آن چنان جبههها پر شد که در طول جنگ کمتر سابقه داشت، یا هیچ سابقه نداشت.»
سردار غلامعلی رشید نیز در سخنانی عنوان میکند: «مرحوم سید احمد خمینی در یکی از سخنرانیهای خود اعلام کردند که پس از پذیرش قطعنامه 598 و حمله مجدد عراق به ایران و اعزام خیل بی شمار نیروهای مردمی به جبهه، امام فرمودند اگر میدانستم مردم این گونه به جبهه میآیند، قطعنامه را قبول نمیکردم.»
ماجرای عذرخواهی امام از خانواده شهدا در واکنش به تردید درباره ادامه جنگ
حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان نیز در همین رابطه میگوید: «درست زمانی که جنگ تمام شد عدهای آمدند و با تعدادی از مسئولان مصاحبه کرده و از آنها پرسیدند اگر شما به دوران بعد از فتح خرمشهر برمیگشتید چه میکردید؟ پاسخ آن زمان برخی مسئولان این بود که اگر به آن زمان برمیگشتیم یک محاسبهای میکردیم و جنگ را تمام میکردیم. بعد از این حرکت حضرت امام در سخنرانی فرمودند که من از خانواده شهدا و مردم به خاطر تحلیلهای غلط این روزها عذر میخواهم.»
عبارت دقیق امام خمینی در این باره چنین است:
«من در اینجا از مادران، پدران، خواهران، برادران، همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیلهای غلط این روزها رسما معذرت میخواهم و از خداوند میخواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کردهایم که ما برای ادای تکلیف جنگیدهایم و نتیجه فرع آن بوده است. نباید برای رضایت چند لیبرال خودفروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیدهها به گونهای غلط عمل کنیم که حزب الله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولیاش عدول میکند.»
امام تا دو روز بعد از پذیرش قطعنامه چیزی نخوردند/بعد از قطعنامه دیگر خنده بر لب امام ندیدم
سردار سعید قاسمی در نقل قولی از اطرافیان امام نسبت به ناراحتی ایشان بعد از قبول قطعنامه میگوید:
«حاج عیسی(خادم امام خمینی) میگفت که امام تا دو روز بعد از پذیرش قطعنامه چیزی نخوردند و وقتی بعد از دو روز وارد اتاق شدم امام من را در بغل گرفت و یک ساعت گریه کرد و گفت حاج عیسی! شهدا به مقامی که بخواهند میرسند، جانبازان اجرشان را میگیرند، اسرا هم برمیگردند. اما من چه کار کنم؟»
مرحوم حجت الاسلام محمدرضا توسلی از مسئولان دفتر امام خمینی نیز در این رابطه میگوید: «بعد از آنکه امام(ره) قطعنامه را پذیرفتند و گفتند جام زهر را نوشیدم من دیگر خنده بر لب ایشان ندیدم.»
20 فرمان رهبر به دانشجویان و تشکلهای دانشجویی
خلاصه توصیه های رهبر معظم انقلاب
اسلامی به دانشجویان و تشکل های دانشجویی در جلسه ضیافت افطاری
بیستم تیرماه 94
1- شعار را چیز کم خاصیتی ندانید. اگر
شعار، خوب، پرمحتوا، پرمضمون، حاکی از یک حقیقت قابل گسترش فکری انتخاب بشود، این
میشود هم حرف، هم عمل.
2-کرسی های آزاد اندیشی را تشکیل دهید.
قدرت منطق و قوت استدلال را پیدا کنید که بتوانید قشنگ بروید با خونسردی در مقابل
مخالف قرار بگیرید و استدلال او را باطل کنید.
3- خودتان را برای ادامه مبارزه با
استکبار آماده کنید. مبارزه با استکبار تعطیل پذیر نیست.
4- گناه ها را بشناسید، از گناه پرهیز
کنید.
5- نماز با حضورقلب، نماز اول وقت وحتی
المقدور نماز به جماعت را رعایت کنید.
6- با قرآن مانوس باشید، هر روز ولو چند
آیه ای قرآن بخوانید.
7- چشمتان به آرمانها باشد (جامعه اسلامى
و تمدن اسلامى، عدالتخواهى، سبک زندگى، آزادى خواهى، رشد علمى، دانشگاه اسلامى، ما
می توانیم، مبارزه با نظام سلطه)
8- بگردید در مجموعه بیانات امام، در
مجموعه معارف اسلامى، در مطالعه ى دقیق قرآن و نهج البلاغة، آرمانها را فهرست
کنید، طبقه بندی کنید، دسته بندی کنید، روی اینها کار کنید. بر آرمانها ایستادگی
کنید.
9- گفتمان ساز باشید. بیدارکننده باشید.
تصمیم ساز باشید.
10- وقت تان را بیهوده به هدر ندهید. وقت
تان را درست مصرف کنید.
11- هم به درس برسید، هم به کار تشکیلاتی
برسید.
12- روى معارف اسلامى کار کنید (مطالعه،
بحث، جلسه خطابه، کنفرانس، میزگرد)
13- با مطالعه در قرآن و نهج البلاغه و
روایات، حرف نو پیدا کنید.
14- از شیوه های هنری (تئاتر، کاریکاتور،
طنز، سرود، شعر، نشریه های صوتی) برای جذب استفاده کنید.
15- با اقناع فکری طرف (مخاطب) را قانع
کنید.
16- از اساتید ارزشی استفاده کنید. از
ایشان بخواهید که بیایند وقت بگذارند.
17- از عناصری که نامطمئن بودن خودشان را
(در فتنه88) اثبات کردند استفاده نکنید.
18- وضع کنونى کشور را فهم کنید (وضع
داخلى، مشکلات موجود، جریان مخالف، گرایش جوانان به آرمانها، نفوذ جمهورى اسلامى
در منطقه).
19- بنشینید روی مسائل بین الملل جمهوری
اسلامی (قضایای یمن، عراق، سوریه) کار کنید.
20- روی محیطهای دانشجویی اثر بگذارید،
محیط دانشجویی هم روی کشور اثر می گذارد.
20/تیر/94